داستاني از مرز بان نامه

داستانی از مرزبان نامه

« قصه اي از مرزبان نامه »
روزي بود و روزگاري بود. يک خروس بود که قصه گفتن و داستان شنديدن را دوست مي داشت و هر وقت مرغ ها و کبوترها و گنجشک ها را مي ديد از آن ها مي خواست که سرگذشت هاي ديده يا شنيده را تعريف کنند. آن ها هر وقت دور هم بودن خروس را هم دعوت مي کردند، دور هم مي نشستند و قصه مي گفتند.
هر چه را خودشان ديده بودند و هر چه را شنيده بودند از حيله ها و حقه هايي که شغال ها و روباه ها و شکارچي ها براي گرفتن مرغ ها به کار مي بردند و از بلاهايي که بر سر خودشان يا دوستانشان آمده بود سخن مي گفتند و خروس از اين راه خيلي خبرها به دست مي آرود.
يک روز خروس تنها مانده بود و باغچه اي هم که در آن زندگي مي کرد درش باز بود خروس هم آمد توي کوچه و قدم زنان از کوچه به صحرا رسيد. فصل بهار بود و صحرا سبز و خرم بود، درخت ها شکوفه کرده و بوي گل در هوا پاشيده بود. خروس دلش به شوق آمد و به صداي بلند آوازي خواند.


روباي در آن نزديکي بود. صداي خروس را شنيد و هوس گوشت خروس کرد، پا به دويدن گذاشت و به سرعت به طرف خروس آمد . خروس همين که روباه را ديد از ترس پريد روي ديوار و از آن جا به روي شاخه درختي پريد و همان جا نشست. روباه وقتي ديد خروس از دسترس او دور شد بناي زبان بازي را گذاشت و به خروس گفت:
چرا رفتي بالاي درخت؟ مگر از من هم مي ترسي؟ من که با تو دشمني ندارم. من وقتي آواز تو را شنيدم حظ کردم و ديدم آواز خوبي داري آمدم از ديدار تو و رفاقت با تو بهره مند شوم. هوا هم خيلي خوب است، گل ها هم شکفته است، صحرا هم سبز است، آواز تو هم غم را از دل مي برد، من هم از اشخاص هنرمند بسيار خوشم مي آيد و چه خوب است، قدري با هم در اين صحرا گردش کنيم.
خروس که داستان هاي بسياري از حيله روباه شنيده بود و مي دانست اين حرف ها همه براي پائين آوردن او از درخت است جواب داد: بله هوا خوب است، صحرا هم سبز است، گل ها هم شکفته است، آواز من هم بد نيست ولي من تو را نمي شناسم و هميشه پدرم مرا نصيحت مي کرد که با مردم ناشناس رفاقت نکنم و با کسي که از من قوي تر است در جاهاي خلوت تنها گردش نکنم.
من هميشه پند پدر را به ياد دارم و مي دانم که بسياري از جوجه ها از رفات با مردم ناشناس پشيمان شده اند. روباه گفت: بله، بله، من هم با پدرت دوست هستم، چه مرد خوبي است، من از موقعي که تو بچه بودي هر روز به خانه شما مي آمدم، اتفاقا همين ديروز با پدرت با هم بوديم از تو هم تعريف مي کرد و مي گفت: پسرم خيلي باهوش و زيرک است و بعد پدرت از من خواهش کرد که در صحرا و بيابان مواظب تو باشم تا کسي نتواند به تو چپ نگاه بکند.
خروس گفت: پدرم هيچ وقت از تو صحبتي نکرد. و من هرگز ياد ندارم که روباهي در خانه ما رفت و آمد داشته باشد. علاوه بر اين پدر من پارسال مرحوم شده و تعجب مي کنم که تو مي گويي ديروز با او صحبت کردي. روباه گفت: ببخشيد، مقصود من مادرت بود. ديروز مادرت سفارش مي کرد که تو را تنها نگذارم، اصلا من با همه خويشاوندان شما دوستي دارم و همه از من تعريف مي کنند، حالا اگر ميل نداري گردش کني حرفي نيست، ولي از اين که از راه رفتن با من احتياط مي کني خيلي متاسفم که هنوز دوست و دشمن خود را نشناخته اي و نمي دانم چه کسي ممکن است از من بد گويي کرده باشد.
خروس گفت: من درباره تو از کسي نشنيده ام، اما اين را مي دانم که خروس و روباه نبايد با هم رفاقت کنند. چون که روباه از خوردن خروس خوشش نمي آيد و خروس عاقل بايد خودش دلش بسوزد و با دشمن خود دوستي نکند. روباه با خنده جواب داد: گفتي دشمن؟ دشمن کدام است؟ مگر خبر نداري دشمني از ميان حيوانات برداشته شده و سلطان حيوانات حکم کرده است که تمام حيوانات با هم دوست باشند و هيچ کس به ديگري آزاي نرساند.
اينک توي اين بيابان گرگ و گوسفند با هم دوست شده اند، مرغ خانگي روي پشت شغال سوار مي شود و در صحرا گردش مي کند، شاهين ديگر کبوتر را نمي گيرد و سگ به روباه کاري ندارد. خيلي عجيب است که تو هنوز از اختلاف حيوانات حرف مي زني، اين حرف ها ديگر قديمي شده و همه حيوانات مثل شير و شکر با هم مي جوشند. وقتي روباه داشت اين حرف ها را مي زد، خروس گردن خود را دراز کرده بود و توي راهي که به آبادي مي رسيد نگاه مي کرد و جواب روباه را نمي داد.
روباه پرسيد: کجا را نگاه مي کني که حواست اينجا نيست؟ خروس گفت: يک حيواني را مي بينم که از طرف آبادي دارد مي آيد، نمي دانم کدوم حيواني است اما از روباه کمي بزرگتر است و گوش ها و دم بزرگ و پاهايش باريک و بلند است و مثل برق و باد مي دود و مي آيد. روباه از شنيدن اين حرف ترسيد و دست از فريب دادن خروس برداشت و در فکر بود که به کجا بگريزد و چگونه پناهگاهي پيدا کند و پنهان شود و شروع کرد به طرف صحرا رفتن. خروس که روباه را خيلي وحشت زده ديد گفت: حالا کجا مي روي؟ صبر کن ببينم اين حيوان که مي آيد چه جانوري است؟ شايد او را هم روباه باشد.
روباه گفت: نه از نشانه هايي که تو مي دهي معلوم مي شود که اين يک سگ شکاري است و ما ميانه خوبي با هم نداريم مي ترسم مرا اذيت کند. خروس گفت: پس چطور خودت الان مي گفتي سلطان حکم کرده است که همه با هم دوست باشند و گرگ و گوسفند و روباه و خروس رفيق شده اند و کسي با کسي کاري ندارد. روباه گفت: روباه بله، اما مي ترسم اين سگ هم مثل تو فرمان سلطان را هنوز شنيده باشد و ماندن من صلاح نيست. اين را گفت و رفت.

زندگی نامه ی احمدشاملو

زندگينامه احمد شاملو

احمد شاملو، شاعر، نویسنده، فرهنگ ‌نویس، ادیب و مترجم ایرانی، در بيست و يكم آذرماه سال ۱۳۰۴ در تهران؛ در خانه ي شماره ي ۱۳۴ خیابان "صفی‌علیشاه" به دنيا آمد. تخلص* او در شعر، "الف. بامداد" و "الف. صبح" بود. پدرش، "حیدر" نام داشت که تبار او به گفته ي شاملو در شعری از مجموعه‌ی مدایح بی‌صله، به کابل برمی‌گشت؛ نام مادرش، "کوکب عراقی" بود. شاملو دوره‌ی کودکی خود را به دليل شغل پدر که افسر ارتش بود، در شهرهایی چون "رشت"، "سمیرم"، "اصفهان"، "آباده" و "شیراز" گذراند؛ به همین دلیل شناسنامه ي او در شهر رشت گرفته شده ‌است.
وي دوران دبستان را در شهرهای "خاش" و "زاهدان" و "مشهد" سپري كرد و از همان دوران به گردآوری مواد فرهنگ عامه پرداخت. او دوره ي دبیرستان را در شهرهاي "بیرجند" و "مشهد" و "تهران" گذراند و با به پايان رساندن سال سوم در دبیرستان "ایرانشهر" تهران، به شوق آموختن دستور زبان آلمانی در سال اول دبیرستان صنعتی ثبت‌نام کرد.
در اوایل دهه ي ۲۰ خورشیدی پدرش برای سر و سامان دادن به تشکیلات از هم پاشیده ي ژاندارمری به "گرگان" و "ترکمن ‌صحرا" فرستاده شد. از اين رو شاملو همراه با خانواده به "گرگان" رفت و به ناچار در کلاس سوم دبیرستان ادامه ي تحصیل داد. وي در همان زمان در فعالیت‌های سیاسی شمال کشور شرکت کرد و بعدها در تهران دستگیر شد و به زندان شوروی در رشت منتقل گردید. پس از آزادی از زندان با خانواده به رضائیه (ارومیه) رفت و تحصیل در کلاس چهارم دبیرستان را آغاز کرد. با به قدرت رسیدن پیشه‌وری و جبهه ي دموکرات آذربایجان به همراه پدرش دستگیر شد و به مدت دو ساعت جلوی جوخه ي آتش قرار گرفت تا از مقامهاي بالا کسب تکلیف کنند. سرانجام آزاد شد و به تهران بازگشت و برای همیشه ترک تحصیل نمود.

ازدواج نخست و چاپ نخستین مجموعه ي شعر
شاملو در سن بیست و دو سالگی، ۱۳۲۶، با "اشرف الملوک اسلامیه" ازدواج کرد. هر چهار کودک او، "سیاوش"، "سامان"، "سیروس" و" ساقی" نتيجه ي این ازدواج هستند. در همین سال، نخستين مجموعه ي اشعار او با نام "آهنگهای فراموش شده" به چاپ رسيد و همزمان کار در نشریه هايي مثل "هفته ي نو" را آغاز كرد.
وي در سال ۱۳۳۰ شعر بلند "بيست و سه" و مجموعه اشعار "قطع نامه" را به چاپ ‌رساند و در سال ۱۳۳۱ به مدت دو سال، مشاوره ي فرهنگی سفارت مجارستان را به عهده داشت.

دستگیری و زندان
با کودتای ۲۸ مرداد در سال ۱۳۳۲ و بسته شدن فضای سیاسی ایران، پلیس مجموعه ي اشعار شاملو با نام "آهنها و احساس" را در چاپخانه سوزاند و با یورش ماموران به خانه ي او، ترجمه ي "طلا در لجن" اثر "ژیگموند موریس" و بخش عمده ي کتاب "پسران مردی که قلبش از سنگ بود" اثر "موریوکایی" با شماري داستان کوتاه نوشته ي خود شاملو و تمام یادداشت‌های کتاب "کوچه" از بين رفت و با دستگیری "مرتضی کیوان"، نسخه‌های یگانه ای از نوشته ‌هایش از جمله "مرگ زنجره" و "سه مرد از بندر بی‌آفتاب"، از سوي پلیس ضبط ‌شد که دیگر هرگز به دست نيامد.
شاملو فرار كرد، اما پس از چند روز به دست ماموران در چاپخانه ي روزنامه اطلاعات دستگیر شد و به عنوان زندانی سیاسی او را به زندان موقت شهربانی و زندان قصر بردند. در زندان علاوه بر شعر، به نوشتن دستور زبان فارسی روي آورد و داستان بلندی به روش "امیر ارسلان" و "ملک بهمن" نوشت که در انتقال او از زندان شهربانی به زندان قصر از بین رفت. سرانجام شاملو در سال ۱۳۳۴ پس از یک سال و چند ماه از زندان آزاد شد.

ازدواج دوم و انتشار هوای تازه
شاملو در سال ۱۳۳۶ با "طوبی حائری" ازدواج كرد؛ دومين ازدواج او نیز مانند ازدواج نخست، مدت کوتاهی دوام ‌آورد و چهار سال بعد، در ۱۳۴۰، از همسر دوم خود نیز جدا ‌شد. در این سال با انتشار مجموعه اشعار "هوای تازه"، خود را به عنوان شاعری برجسته تثبیت [ =بر جاي داشت ] كرد. این مجموعه حاوی سبک تازه اي است و برخي از مشهورترين اشعار شاملو همچون "پریا" و "دخترای ننه دریا" در این مجموعه منتشر شده ‌است. وي در همین سال به پژوهش در مورد اشعار "حافظ"، "خیام" و "بابا طاهر" روی ‌آورد. پدر شاملو در همین سال فوت كرد. وي در سال ۱۳۴۰ هنگام جدایی از همسر دومش همه چیز از جمله برگه‌های پژوهشي کتاب کوچه را رها نمود.

فعالیت‌های سینمایی و تهیه ي نوار صوتی
در سال ۱۳۳۸ شاملو اقدام جدیدی را مبني بر تهيه ي داستان "خروس زری پیرهن پری" برای کودکان آغاز كرد. وي در همین سال، فیلم مستند "سیستان و بلوچستان" را برای شرکت "ایتال کونسولت" تهيه كرد. این آغاز فعالیت سینمایی جنجال‌آفرین احمد شاملو بود. او به ويژه در نوشتن فیلمنامه و دیالوگ‌نویسی پركار بود. در سالهای پس از آن و به ‌ویژه با مطرح شدنش به عنوان شاعری نام آور، منتقدان گوناگون، حضور سینمایی او را کمرنگ دانستند. خود او می‌گفت:
"شما را به خدا نام آنها را فیلم نگذارید."
و برخي، شعر معروف او دریغا که فقر/ چه به آسانی/ احتضار فضیلت است را اين گونه تعبير مي كنند که فعالیت‌های سینمایی او تنها برای امرار معاش بوده ‌است. شاملو در این باره می‌گوید:
"کارنامه ي سینمایی من یک جور نان خوردن ناگزیر از راه قلم بود و در حقیقت به نحوی قلم به مزدی!"
وي در سال ۱۳۳۹ با همکاری "هادی شفائیه" و "سهراب سپهری"، اداره ي سمعی و بصری وزارت کشاورزی را بنا نهاد و به عنوان سرپرست آن سرگرم کار ‌شد.

ازدواج سوم
شاملو در چهاردهم فروردین ۱۳۴۱ با "آیدا سرکیسیان" آشنا شد. این آشنایی تاثیر بسیاری بر زندگی او داشت و نقطه ي عطفی در زندگی او به شمار مي رفت. در این سالها شاملو در برتري کامل آفرینش هنری به سر می‌برد و پس از این آشنایی دوره ي جدیدی از فعالیت‌های ادبی او آغاز شد. آیدا و شاملو در فروردین ۱۳۴۳ ازدواج كردند و در ده "شیرگاه" (مازندران) اقامت گزيدند و تا آخر عمر در کنار يكديگر زندگی كردند. شاملو در همین سال دو مجموعه شعر به نامهای "آیدا در آینه" و "لحظه‌ها و همیشه" را منتشر كرد و سال بعد نیز مجموعه‌ ای به نام" آیدا، درخت و خنجر و خاطره" منتشر گرديد و در ضمن برای بار سوم، کار پژوهش و گردآوری کتاب "کوچه" آغاز شد.
در سال ۱۳۴۶ شاملو سردبیری قسمت ادبی و فرهنگی هفته‌نامه ي "خوشه" را به عهده گرفت. همکاری او با نشریه ي "خوشه" تا ۱۳۴۸ که نشریه به دستور ساواک بسته شد، ادامه داشت. در این سال او به عضویت کانون نویسندگان ایران نیز در آمد. وي در سال ۱۳۴۷ پژوهش در مورد غزلیات حافظ و تاریخ زمان حافظ را آغاز كرد. نتیجه ي این پژوهش، بعدها به انتشار دیوان جنجالی حافظ به روایت او انجامید.
در اسفند ۱۳۵۰ شاملو مادر خود را نیز از دست داد. در همین سال برای پژوهش و تدوین کتاب "کوچه"، به فرهنگستان زبان ایران فراخوانده شد و به مدت سه سال در آنجا ماند.

سفرهای خارجی
شاملو در دهه ي ۱۳۵۰ نیز به فعالیت‌های گسترده ي شعر، نویسندگی، روزنامه نگاری (از جمله همکاری با کیهان فرهنگی و آیندگان)، ترجمه، سینمایی (از جمله تهیه ي گفتار برای چند فیلم مستند به دعوت وزارت فرهنگ و هنر) و شعرخوانی خود (از جمله در انجمن فرهنگی گوته و انجمن ایران و امریکا) ادامه داد. در ضمن به مدت سه ترم به تدریس مطالعه ي آزمایشگاهی زبان فارسی در دانشگاه صنعتی پرداخت. در سال ۱۳۵۱ به دليل درمان آرتروز شدید گردن به پاریس سفر كرد تا تحت عمل جراحی قرار گیرد و سال بعد، ۱۳۵۲، مجموعه اشعار "ابراهیم در آتش" را به چاپ ‌رساند. در ۱۳۵۴ دانشگاه رم او را فراخواند تا در کنگره ي "نظامی گنجوی" شرکت کند و از اين رو رهسپار ایتالیا شد. وي در همین سال فراخوان دانشگاه "بوعلی" برای سرپرستی پژوهشکده ي آن دانشگاه را به مدت دو سال پذيرفت.
در سال ۱۳۵۵ انجمن قلم و دانشگاه "پرینستون" او را برای سخنرانی و شعرخوانی فرا خواند و از همین رو رهسپار ایالات متحده شد. در این سفر، او به سخنرانی و شعرخوانی در" بوستون" و "برکلی" پرداخت و پیشنهاد دانشگاه "کلمبیای" نیویورک برای تدوین کتاب کوچه را نپذيرفت. وي همچنين با شاعران و نویسندگان نام آور جهان همچون "یاشار کمال"، "آدونیس"،" البیاتی" و "وزنیسینسکی" از نزدیک دیدار كرد. این سفر سه ماه طول كشيد و پس از آن شاملو به ایران بازگشت.
هنوز چند ماه نگذشته بود که او دوباره به عنوان اعتراض [ =خرده گيري ] به سیاستهای دولت ایران، کشور را ترک و به امریکا سفر كرد و طي یک سال زندگی در آنجا، در دانشگاههای گوناگوني سخنرانی نمود. وي در سال ۱۳۵۷ از آمریکا به انگلستان رفت و براي مدتی سردبیری هفته‌نامه ي "ایرانشهر" در لندن را به عهده گرفت.

انقلاب و بازگشت به ایران
چند هفته پس از پیروزی انقلاب ایران و سقوط رژیم شاهنشاهی، شاملو به ایران باز گشت. در همین سال، نشر "مازیار"، نخستين جلد از کتاب "کوچه" را در برش و قالب وزیری منتشر كرد. شاملو در ضمن به عضویت هیات دبیران کانون نویسندگان ایران در آمد و به کار در مجله ها و روزنامه‌های گوناگون پرداخت. او در سال ۱۳۵۸ سردبیری هفته‌نامه ي کتاب "جمعه" را به عهده گرفت كه با انتشار کمتر از چهل شماره از آن توقیف شد.
شاملو در این سالها مجموعه اشعار سیاسی خود را به صورت کتاب و نوار صوتی با نام "کاشفان فروتن شوکران" منتشر كرد. از جمله اشعار این مجموعه، "مرگ وارطان" است که شاملو گفت تنها برای فرار از اداره ي سانسور، "مرگ نازلی" نام گرفته و در حقيقت برای بزرگداشت "وارطان سالاخانیان"، مبارز کمونیست ایرانی بوده ‌است.
از سال ۱۳۶۲ با بسته‌تر شدن فضای سیاسی ایران، چاپ آثار شاملو نیز متوقف گرديد. هر چند خود شاملو از تلاش باز نماند و کار ترجمه، تالیف و سرودن شعر را ادامه داد. وي در این سالها با همکاری همسرش آیدا، تمركز ويژه ي خود را بر کتاب "کوچه" نهاد و ترجمه ي رمان "دن آرام" را نیز بر عهده گرفت. تا آنکه ده سال بعد، با کمی ‌بازتر شدن فضای سیاسی ایران، آثار شاملو به صورت محدود اجازه ي انتشار يافت.
او در سال 1367به آلمان سفر كرد تا به عنوان میهمان فراخوانده ي دومین کنگره ي بین‌المللی ادبیات با نام "جهانِ سوم: جهانِ ما در ارلانگن آلمان و شهرهای مجاور" در این کنگره شرکت کند. عنوان سخنرانی شاملو در این کنگره، "من دردِ مشترکم، مرا فریاد کن!" بود.
در سال 1369، از سوي دانشگاه "UC" برکلی به عنوان میهمان به آمریکا سفر کرد. سخنرانی وی با نام "نگرانی‌های من و مفاهیم رند و رندی در غزل حافظ"، واکنش گسترده ای در مطبوعات فارسی زبان داخل و خارج کشور داشت و مقاله هاي زیادی در نقد سخنراني شاملو نوشته شد. در این سفر دو عمل جراحی مهم روی گردن شاملو صورت گرفت؛ با این حال او چندین شب شعر برگزار كرد و همچنين به عنوان استاد میهمان یک ترم در دانشگاه" UC" برکلی دانشجویان ایرانی به تدريس زبان، شعر و ادبیات معاصر فارسی پرداخت. در سال ۱۳۷۰ پس از سه سال دوری از کشور، به ایران بازگشت و تا آخر عمر دیگر از کشور خارج نشد.

سرانجام
سالهای آخر عمر شاملو کم و بیش در انزوایی گذشت که به او تحمیل شده بود. از سویی تمایل به خروج از کشور را نداشت و در این باره گفت:
"راستش بار غربت سنگین‌تر از تاب و توان من است… چراغم در این خانه می‌سوزد، آبم در این کوزه ایاز می‌خورد و نانم در این سفره‌است."
از سوی دیگر، اجازه ي هیچ‌گونه فعالیت ادبی و هنری به شاملو داده نمی‌شد و بيشتر آثار او از جمله کتاب" کوچه" سالها در توقیف مانده بودند. بیماری او نیز به شدت آزارش می‌داد و با شدت گرفتن بیماری مرض قندش و پس از آن که در بيستو ششم اردیبهشت ماه ۱۳۷۶، در بیمارستان ایران ‌مهر پای راست او را از زانو قطع کردند روزها و شب‌های دردناکی را پشت سر گذاشت. البته در تمام این سالها کار ترجمه و به‌ ويژه تدوین کتاب "کوچه" را ادامه داد و گهگاه، شعر یا مقاله‌ای از او در یکی از مجله هاي ادبی منتشر می‌شد. او در دهه ي هفتاد با شرکت در شورای بازنگری در شیوه ي نگارش و خط فارسی در جهت اصلاح شیوه ي نگارش خط فارسی فعالیت کرد و تمام آثار جدید یا تجدید چاپ شده‌اش را با این شیوه منتشر کرد.
سرانجام در ساعت ۹ شب دوم مرداد ۱۳۷۹، چند ساعت پس از آنکه دکتر مداوا كننده اش، او و آیدا را در خانه شان در شهرک دهکده ي "فردیس کرج" تنها گذاشت، درگذشت. آرامگاه او در "امامزاده طاهر" کرج است

باب دوم مرزبان نامه

خلاصه ی باب دوم از صفحه ی 95 – 175

در ملک نیکبخت و وصایائی که فرزندان را بوقت وفات فرمود

در قالب وصایای پادشاهی رو به موت به فرزندانش و گفت وگوی وی با فرزند ارشد خود و حکایت هایی که توسط این دو نفر برای تکمیل صحبت ارائه می شود به بیان نکات و ظرایف اخلاقی و رمز و راز زندگی موفق پرداخته شده است دقایقی همچون شکر گزاری ، بردباری ، دادگری ، ترک خودپسندی ، میانه روی بین باددستی و امساک ، شجاعت و خردمندی ، همت عالی ، یکسانی گفتار و کردار ، نیکی با دوست و دشمن ، دوری از هم نشینی بدان ، تقسیم مال به مساوات و یاری یکدیگر در مکافات ،استفاده از دوستان قدیم و توشه اندوزی برای سرای باقی از توصیه های پادشاه به فرزندان و در واقع توصیه ی نگارنده به ابنای بشر است .

حکایت هایی در خلال صحبت های پادشاه و پسر ارشدش آمده است که به شرح زیر می باشد:

داستان برزگر و مار : ( پارابل ) پیام : ذات بد نیکو نگردد.

غلام بازرگان : ( پارابل) پیام : توشه اندوزی بهر سرای باقی

آهو و موش و عقاب : ( فابل ) پیام : هرکه از کمک به دیگران سر باز زند خود به بلیه ای گرفتار آید .

مرد طامع با نوخره : ( پارابل ) پیام : نکوهش دوستی ای که به موجب چشم داشت منفعتی باشد

شهریار بابل با شهریار زاده : (فابل) پیام : مذمت خیانت در امانت و نیز توجه به این نکته که نابرابری جاه و مال بین خویشاوندان موجب تقابل و دشمنی آنها می شود .

آهنگر با مسافر : ( پارابل ) پیام : نکوهش دوستی که برای خلاصی خود از گزند دوستان را به بعد افکند .

روباه با بط : ( فابل ) پیام : دوستی که بر پایه خواهش های نفسانی باشد به راحتی از هم       می پاشد.

بازرگان با دوست دانا : ( پارابل ) پیام : دوستی ای که به سرعت و زمان اندک فراهم آید،دوست نیست و یافتن دوست واقعی سخت است .

دهقان با پسر خود : ( پارابل ) پیام : دوستانی که به خاطر جاه و مقام به تو نزدیکند .

با وفات پادشاه ، فرزندان او طبق وصیت پدر هر یک به ولایت ناحیه ای منصوب شده و بدور از دشمنی در عین وفاق زندگی کردند که به صلاح آنها و مملکت امور پیش رفت .

آ فرينش دين زرتشت

  آفرینش در دین زرتشتی

در سخن از آیین زرتشت، فرنود مجموعه دانسته های ما از کتابهای پهلوی و خود اوستا درباره دید آیینی زرتشت و زرتشتیان درباره استوره آفرینش یعنی چگونگی آفرینش جهان است. استوره آفرینش اصولا به صورت مجموعه ای بهم پیوسته به استوره فرجام جهان میپیوندد. در زمانی کرانمند آفرینش مادی آغاز میشود، آنگاه در مدت زمانی رخدادهایی رخ میدهد و سپس جهان با استوره دیگری پایان میپذیرد. در این میان آنچه پررنگتر است، نبرد میان راستی و دروغ، خیر و شر، شیطان و خدا یا خدایان است. گویی انسان در اندیشه خود این دو نیروی کژی و راستی را آنقدر پررنگ میبیند که همواره در پی نسبت دادن رخدادها به آنهاست و چه بسا که همینطورنیز باشد. در استوره های آفرینش جهان با تقابل این دو آغاز میشود و پایان جهان نیز اغلب با پیروزی نیکی همراه خواهد بود.

در آیین زرتشت نیزاین دو بسیار پررنگ هستند. تا آنجا که از شمایل مادی درآمده و تبدیل به دو نیرو میشوند و در روان انسان با هم به رقابت میپردازند.انگره مینیو و سپنتا مینیو درون ما در تقابل با همند و پیروزی هریک است که کامیابی یا شکست را برایمان پیش میآورد. در آیین زرتشت کیهان، مجموعه ی زمان بیکرانه است شامل دو هستی ناهمسان روشنایی و تاریکی. هر دو به صورتی غیر مادی و شناور در زمان بیکرانه. فرمانروای سرزمین تاریکی اهریمن و فرمانروای دنیای نیکی اورمزد است. اورمزد از وجود اهریمن آگاه است. اما اهریمن را در نادانی خویش، هیچ آگاهی از اورمزد و دنیای روشنایی نیست. اورمزد کورسویی از نور را به مرز جهان تاریک میفرستد و اهریمن، با دیدن نور در لحظه حمله نخستین را می آغازد.

چرا اورمزد این نور را میفرستد:

اگر به فلسفه کلی بازگردیم، اورمزد میخواهد به فلسفه جهان عمل کند. فلسفه نهایی جهان مبارزه میان تاریکی ونیکی است. اهریمن باید که از وجود اورمزد و جهان روشنایی آگاه شود تا مبارزه را آغاز کند تا ضعیف شود و در پایان جهان شکست بخورد.

یکی از هموندان میگوید: اورمزد میخواهد که آفرینش را آغاز کند. و برای این باید که زمان کرانمندی را درمیانه زمان بیکران ایجاد کند و برای این آغاز زمان را با نبردی آغاز میکند. اورمزد میخواهد قدرت اهریمن را کم و آنگاه به تمامی از میان برد.

در آغاز نبرد اورمزد به اهریمن زمانی در پایان 12000 سال را برای واپسین نبرد پیشنهاد میدهد. اهریمن نادان بی آنکه بیاندیشد با اینکار در طول هزاره ها نیرویش تحلیل میرود، میپذیرد. در آن هنگام اورمزد، دعای "اهون ور" را میخواند و اهریمن برای سه هزار سال بیهوش میشود. به این ترتیب اورمزد فرصت آفرینش را در سه هزار ساله دوم مییابد.

نیایش"اهو نَوَر" یا "یتا اهو" هنوز هم یکی از دعاهای مهم زرتشتی است. که روزانه و در زمان نیایش بر زبان میآورند. این قسمت از استوره اهمیت و پرنگ بودن دید نیایشی را از از نخستین مراحل تمدن بشر میرساند. دعا خوانی و حاجت خواهی تنها به ادیان ابراهیمی بسنده نمیشود. تا آنجا که حتا خود اورمزد هم بری رسیدن به فرنود، از آن بهره میگیرد:

ترجمه این نیایش این چنین است:

همانگونه که اهو (=سرور هستی) برگزیده است، همانطور رتو (=بزرگ دین) نیز به اشویی (= راستی و پاکی) (برگزیده شده است). بخشش وهومن (= اندیشه نیک) از آن کارهای زندگانی برای مزدا ست. و خشترا (= شهریاری) برای اهورا و ویژه کسانی است که به درگوها (= نیازمندان) پناه دهند.

چرا اورمزد این دعا را میخواند؟ استوره میخواهد چه چیز را ثابت کند؟ اهمیت این نیایش در آیین زرتشتی؟ یا صرفا تاکید بر هر نوع نیایش؟

سه هزاره دوم

در نخستین گام آفرینش، پس از ایجاد یک زمان کرانمند، اورمزد شش پیش نمونه از اجزاء اصلی آفرینش را میسازد. پیش نمونه های آسمان، آب، زمین، گیاه ، جانور، انسان.

آسمان: به صورت دژی یکپارچه و مستحکم برای نگهداری زمین

آب: قطره ای به پهنای همه آبهای زمین

زمین: کره ای بدون پستی و بلندی

گیاه: شاخه ای که در خود همه گیاهان زمین را در بر دارد

جانور: پیش نمونه بزرگ گاو در کرانه راست رودخانه دائیتی

انسان: پیش نمونه بزرگ انسان، کیومرس. در کناره چپ رودخانه دائیتی

فرنود استوره از پیش نمونه ها چیست؟

برای جهان بنیادی قائل است و سرچشمه ای که تکوین مییابد و در آغازبه صورتی کلی، تکوین نیافته و غیر تخصصی آفرینش یافته. آفرینش نه در یک مرحله که روندی تدریجی دارد. اما چرا شش پیش نمونه؟ چرا در همه استوره ها روی عدد شش تاکید شده است؟ آیا نشان از برداشت استوره ها از هم دارد؟

در برابر استوره سامی که کل آفرینش را در شش روز میداند. اینجا تعداد روز جای خود را به تعداد آفریده های نخستین داده. کمی هم معقولتر به نظر میاید. عدد مقدس نگه داشته شده است اما نه در غالب زمان.

کیومرس و گاو چه جور جانورانی هستند؟ بعدها در آیین میتراییسم میبینم که اینها با هم در ارتباط قرار میگیرند. اما به جای کیومرس، میترا با گاو میجنگد. گاو میترا، تقریبا همین ویژگیها را دارد. و نمونه غربی آن اصلا چنین خویشکاری را نیز بر دوش دارد. در آنجا میترا جایگزین کیومرس میشود. گاو میترا می میرد و نطفه اش به ماه میرود. در آیینهای هندو نیز گاو اهمیت زیادی دارد. اما کیومرس در استوره ایرانی جایگاه دیگری دارد. در شاهنامه به عنوان نخستین پادشاه جهان معرفی میشود. نخستین کس نیست. اما شهریاری را بر پهنه گیتی فراز میآورد. البته کیومرس در شاهنامه شمایلی بسیار انسانی تر دارد. اما در استوره آفرینش، ابعاد بسیار بزرگی دارد. کیومرس _گیو+ مرت: به معنای زنده میرنده_ به نوعی نطفه تمامی آدمیان را با خود دارد و پس از مرگ او نیز از نطفه اش نخستین زوج آدمی، مشی و مشیانه زاده میشوند.

سه هزاره سوم:

اهریمن سه هزار سال به خواب رفته است. زمان فرا رسیده و او بیدار میشود و به چشم بر هم زدنی نبرد را آغاز میکند. اما اورمزد تنها نیست و اهریمن به خیال اینکه با نابودی پیش نمونه ها، آفرینش را نابود میکند، حمله را آغاز میکند در حالیکه همین کار سبب تبدیل جهان مینوی به مادی میشود. اهریمن خود در آفرینش به نوعی نقش دارد. برخلاف استوره های سامی، اهریمن خود آفریده خداوند نیست. هیچ گاه هم بنده او نبوده است. خویشکاری اورویارویی با هر چیز نیکی است و هیچ ارتباطی به سرچشمه نیک دارد. اگر در کار فریب آدمیان و آفریده هاست این برخواسته از ذات اوست نه اینکه فرمان خدا باشد. در این استوره نیز مانند استوره مانی، اصل آفرینش به سبب رخداد نامیمونی _حمله به آفرینش مینوی_ آغاز میشود. اما وارون آنجا با بدی ادمه نمی یابد. بلکه آفرینش آفریده ها، برای یاری دادن اورمزد است. اورمزد برای شکست اهریمن به تک تک آفریده هایش و به ویژه انسان نیاز دارد. رابطه میان انسان و اورمزد رابطه ای دو طرفه_وارون نگاه سامی_ و نیک_وارون استوره مانی_ است.

اهریمن با تلنگری، سبب جاری شدن آفرینش میشود. میخواهد نخست، آسمان را نابود کند و تلاش میکند بشکافدش. اما به جای نابودی، الماسها _ستارگان_ بر سطح آسمان ظاهر میشوند.

میخواد آب را بد بو سازد. ایزد تیشتر به یاری اورمزد میآید. قطره را در بر میگیرد. سوار بر وایو _ایزد باد_ میشود و آب را میپراکند تا دست اهریمن به آن نرسد.

از همان ابتدا به ویژه امشاسپندان، با اورمزد، در آفرینش همکاری میکنند. مهار آفرینش در دست آنهاست. دریاچه ها دریا ها و رودها پدید میآیند. به ویژه از دریای فراخکرد و رودخانه دائیتی نام برده شده.

این دو در استوره ایران بعدها هم نقش پر رنگی دارند.

اهریمن به سراغ زمین میرود. میخواهد آلودگی را پراکنده سازد. کره هموار میترسد، میلرزد و ناگاه با تکانهایش کوه ها سر بر میآورند. به ویژه به "هرابرزیتی" _البرز_ اشاره رفته است. باران ها در میگیرند و هفت کشور در میانه آبها ایجاد میشوند.

در استوره ایرانی البرز_و دماوند_ نقش بسیار پررنگی دارند و نیز هفت کشور خونیرس که تمدن در اطراف آن شکل میگرند و ایران زمین گویا در میان آن قرار میگرد.

اهریمن موفق میشود گیاه را بپژمرد. امرداد امشاسپند، گیاه پژمرده را در بر میگیرد. می سایدش و به تیشتر می سپاردش. تیشتر به سراسر زمین میرود و این گرد را در سراسر زمین میپراکند. آنگاه، رستنیهای گوناگون در پهنه گیتی میرویند.

اهریمن گاو را زخم میزند. اورمزد برای راحت کردن او، گیاه "بنگ" میخوراندش. گاو به پهلو میافتد گیج میشود و میمیرد. از بقایای او غلات و گیاهان دارویی میرویند.

نطفه گاو به ماه میرود و ایزد ماه می پالیدش. به ایرانویج بازش میگرداند و گاو نر و ماده ای از آن شکل میگیرند و سپس تمام جانوران ازا و. چهارپایان دیگر و ماهیها در آب و پرندگان در آسمان....

گاو نقش مهمی دارد. هم حیوانات ازاو سرچشمه میگیرند و هم گیاهان دارویی. گاو نماد قدرت حیات موجودات ست. و شاید از همین رو در فرهنگ شرقی مقدس. این دید در استوره شاید که از نقش پررنگ این دام در زندگی دامدارن کهن سرچشمه میگیرد. گاو هم در کشاورزی در جوامع نخستین نقش دارد و هم دامداری. تاریخ اهلی کردن گاو کهنتر از شتر و اسب بوده است.

نوبت به کیومرس میرسد. اورمزد خود پس از آغاز حمله، دوران عمر او را به سی سال کاهش میدهد. و نیز او را به خواب میبرد. مجال درگیری میان کیومرس و اهریمن نمی افتد. چرا؟ چرا انسان نباید در ابتدا با اهریمن درافتد؟ در حالی که ایزدان و امشاسپندان و نیزتمام عناصر طبیعی در مبارزه با اهریمن، به یاری اورمزد برخواسته اند. چرا کیومرس به خواب میرود؟ آیا خویشکاری _وظیفه _ دیگری دارد که به پسین تر موکول شده؟ آیا ا ورمزد دراین مرحله نمیخواهد که کیومرس با پلیدی اهریمن روبرو شود؟ آیا گوهری هست که باید همچنان نیک باقی بماند . آنگاه که فرزندان کیومرس از نطفه او زاده شدند به آنها انتقال یابد بدون اینکه با رویارویی با اهریمن از پاکی آن کاسته شده باشد؟ اما کیومرس شاهنامه این ویژگی را ندارد. او پسر خود را در نبرد رودرروی اهریمن از دست میدهد. اما در استوره کیومرس که از خواب برمیخیزد. بدون ملاقاتی با اهریمن ، تنها جهان را تیره میبیند. زمین تیره و پر جنبش شده. در لحظه میمیرد. در این جهان آشفته، از بدن کیومرس فلزات شروع به تشکیل میکنند. چرا استوره برای تشکیل فلزات اهمیت این چنینی قائل شده. آیا استوره ریشه از عصر فلز نمیتواند داشته باشد. به ویژه با توجه به قسمت بعد.

استوره میگوید: نطفه کیومرس به زمین میریزد و با نور خورشید پالیده میشود. آنگاه دو سوم آن را ایزد نریوسنگ در برمیگیرد و یک سوم را امشاسپند سپندارمذ که نماد زمین است. نطفه ها را به زمین میسپارند و از آمیزش جداگانه هر نطفه با زمین نخستین زوج بشر "مشی و مشیانه" زاده میشوند. در این قسمت میبینم که نخستین انسانهای واقعی با ایجاد فلز به نوعی همسانی زمانی دارند. چرا؟

در قسمتهای بعد که با استوره مربوط به نخستین زوج در دیگر فرهنگ ها آشنا میشویم. شاید بهتر به پاسخ این پرسش برسیم.

آیا در اینجا این دو زوج نمادی از شروع یکجا نشینی و کشاورزی در آستانه عصر فلز هستند؟  به نوشته پیشین درباره شکل گیری نخستین تمدنهای انسانی نگاه کنید

مشی و مشیانه چه مرحله ای از تاریخ انسان را نشان میدهند؟

منظور از پالوده شدن نطفه ها ـگاو و انسان ـ در استوره چیست؟

سه هزار ساله سوم به پایان رسیده است. از این پس در استوره با فرزندان بشر روبرو هستیم. که هر کدام به نحوی به بخشی از سرگذشت تاریخی ارتباط می یابند. این بخش وارون بخش پیشین که مربوط به آفرینش است، در شاهنامه بسیار پررنگتر دیده میشود.

فعاليت هاي اجرايي

به نام خداوند جان وخرد

برنامه سالانه مدرسه راهنمائی

شهریور

1-تشکیل ستادبازگشایی مدرسه 2-تشکیل جلسه خودارزیابی 3-بررشی ثبت نام دانش آموزان 4-تشکیل جلسه کمیته کاری5-آماده سازی محیط فیزیکی آموزشگاه 6-درخواست کتب درسی 7-برگزاری امتحانات شهریور 8-تزئین کلاسهای اول ومنظم کردن کتابخانه ، نمازخانه،آزمایشگاه 9-تعمیر سیستم نوری10-تهیه امکانات مراسم صبحگاهی 11-تشکیل اولین جلسه شورای دبیران جهت کلاس بندی وانتخاب نماینده دبیران 12-تصویب برنامه یکساله درشورای مدرسه 13-نظافت عمومی درهفته پاکیزگی وآمادگی مدرسه 14-خرید وسایل بهداشتی واداری 15-تصویب اجرای طرحهای عمومی وبرخی ازطرحهای اختصاصی شورسبز16-اجرای طرح تابلو اعلانات

مهر

1-برگزاری جشن شکوفه ها وبازگشایی مدرسه 2-گرامیداشت هفته دفاع مقدس 3-مراسم پرچم 4-تشکیل جلسات شورای مدرسه 5-ارائه برنامه هفتگی به دانش آموزان درروزهای اولیه مهر 6-انتخابات اعضای انجمن وبرگزاری مراسم هفته پیوند 7-پلمپ دفتر امتحانات 87-86 وآمار88-878-بستن قراردادارزشیابی وارسال فرمهای ارزشیابی سال قبل  9-انجام فعالیتهای تربیتی واجتماعی دانش آموزان ارقبیل تشکیل واحدهای دانش آموزیوهلال احمر 10-برگزاری جلسات پایه وارتباط با اولیاء 11-برگزاری نماز جماعت 12-انجام رحهای شور سبز 13-برنامه ریزی درایجاد فرهنگ بهره وری 14-تهیه آلبوم دانش آموزان 15-اقدامات لازم درجهت انجام بیمه حوادث دانش آموزان وهمکاران 16-انجام مناسبتهای مذهبی وایام ا...

آبان

1-آماده سازی دفتر آمار جهت بررسی وممهور نمودن توسط اداره 2-تکمیل پرونده دانش آموزان وهمکاران 3-بازدید وارزشیابی از کلاس همکاران 4-تشکیل جلسات شورای آموزشگاهها 4-انجام مناسبتها ی مذهبی وایام ا... 5-برگزاری نماز جماعت 6-برگزاری پایه وارتباط با اولیا75-انجام فعالیتهای پرورشی ،تربیتی ،اجتماعی  8-برگزاری مراسم روز دانش آموز وبسیج دانش آموزی9-آموزش بهداشت فردی به دانش آموزان وخانواده ها 10-برگزاری امتحان ماهانه 11-استفاده بچه ها از آزمایشگاه واتاق سمعی وبصری طبق برنامه تنظیم شده – 12-خرید جایزه بانک جوائز 13-انجام طرحهای شورسبز  

آذر

1-اعلام نمرات ارزشیابی مستمر به اولیاء 2-بازدید وارزشیابی از کلاس همکاران 3-تشکیل جلسات شورای آموزشگاه 4-برگزاری مراسم نماز جماعت 5-برگزاری جلسات پایه وارتباط با اولیاء 6-برگزاری نمایشگاه دستاوردهای علمی وعملی بچه ها 7-شناسایی دانش آموزان ضعیف درسی وغیرفعال درسی 8-خرید وسایل آموزش وپرورشی 9-معاینه چشم وگوش ودندان بچه ها توسط دکتر 10-تکثیر سوالات امتحانت میان نوبت اول وبرگزاری امتحانات میان نوبت اول 11-راه اندازی سیست حرارتی مدرسه 12-برگزاری اردوی دانش آموزی 13-برگزاری کلاس آموزش خانواده 14-برگزاری مراسم مناسبتها وایام ا...15-برگزاری مسابقات علمی بین همکاران ودانش آموزان 16-ارسال گزارش سه ماهه اول سال

دی

1-آماده کردن لیست نمرات امتحانات نوبت اول وتحویل آن به همکاران 2-تشکیل جلسه توجیهی برای اولیاء دررابطه با امتحانات 3-تشکیل نمایشگاه دست آوردهه ووسایل دست ساز دانش آموزان وهمکاران درمدرسه وارسال منتخبین به اداره 4-بازدید وارزشیابی ازکلاس همکاران 5-تشکیل جلسات شورای آموزشگاه 6-برگزاری مراسم نمازجماعت 7-برگزاری جلسات پایه وارتباط با اولیاء 8-تایپ وتکثیر سئوالات نوبت اول وبرگزاری امتحانات نوبت اول 9-دعوت از استاد جهت آموزش خانواده 10-برطرف کردن مشکلات عمومی مدرسه برحسب نیاز 11-برگزاری مناسبتها وایام ا...12-ارسال برنامه امتحانی نوبت اول به اداره

بهمن

1-برنامه ریزی برای برگزاری مراسم ایام ا...دهه فجر 2-برگزاری مراسم دهه مبارکه فجر وپیروزی انقلاب اسلامی  3-فراهم نمودن مقدمات لازم برای درختکاری درمدرسه 4-اعلام نتایج امتحانات نوبت اول ودعوت از اولیاء جهت گرفتن  کارنامه  5-تجزیه وتحلیل امتحانات نوبت اول وعلت یابی وچاره جویی برای جبران افت تحصیلی 6-ارسال نمونه سئوالات نوبت اول به اداره 7- دادن جایزه به دانش آموزان موفق وتلاشگر درنوبت اول 8-برگزاری اردوی دانش آموزی 9- تشکیل جلسات شورای آموزشگاه10-برگزاری مراسم نمازجماعت 11-برگزاری جلسات پایه وارتباط با اولیاء12- بازدید وارزشیابی ازکلاس همکاران13-شناسایی دانش آموزان ایتام وبی بضاعت 14-رسم نمودارهای آموزشی ودرصد قبولی 15- برگزاری مراسم مناسبتها وایام ا...16-اجرای طرح اختصاصی وعمومی شورسبز

اسفند

1-ارسال فرمهای تکمیل شده نقل وانتقالات برون منطقه ای 2-اجرای مراسم روز درختکاری 3-تسویه حساب مالی با اداره وتنظیم تراز عملکرد 4- بازدید وارزشیابی ازکلاس همکاران5-شرکت دانش آموزان درجشن نیکوکاری 6-تمهیدات لازم به منظور حفاظت اموال مدرسه درتعطیلات عیدنوروز7- تشکیل جلسات شورای آموزشگاه 8-برگزاری مراسم نمازجماعت 9--برگزاری جلسات پایه وارتباط با اولیاء10-کمک به ایتام وبی بضاعتها 11-گرامیداشت روز امورتربیتی وتجلیل از مربی تربیتی 12-برگزاری مراسم های مذهبی ومناسبتها وایام ا...13-دادن  پیک بهاری به دانش آموزان 14- اجرای طرح اختصاصی وعمومی شورسبز15-ارسال گزارش سه ماهه به اداره .

فروردین

1-بررسی پیکهای بهاری و اهداء جوایز به برترین آنها 2-برگزاری هفته بهداشت جهانی و انجام مناسبتهای آن 3-تشکیل جلسات شوراهای اموزشگاه 4-بازدید و ارزشیابی از کلاس همکاران 5-برگزاری جلسات پایه و ارتباط با اولیاء 6-برگزاری مراسم نماز جماعت 7-برگزاری مناسبت های مذهبی و ایام اله 8-برنامه ریزی و اقدام به منظور تشکیل کلاس های تقویتی 9-پیش بینی ظرفیت تقریبی پذیرش دانش آموزان در سال تحصیلی آینده 10-اعلام نمرات ارزشیابی مستمربه اولیاء 11-برگزاری طرحهای شور سبز.

اردیبهشت

1-برگزاری مراسم بزرگداشت هفته معلم 2-ارسال فرمهای تکمیل شده و انتقالات درون منطقه ای 3-تنظیم و ارسال سازمان اولیه مدرسه در سال تحصیلی اینده 4-اعلام برنامه امتحانات پایانی به دانش آموزان 5-ارسال برنامه امتحانات داخلی به اداره 6-ثبت نام دانش آموزان پایه اول بر اساس دستور العمل ها 7-تنظیم لیست نمرات ارزشیابی مستمر 8-تکثیر سوالات و برگزاری امتحانات میان نوبت دوم و امتحانات شفاهی نوبت دوم 9-بازدید و ارزشیابی از کلاس همکاران 10-تشکیل جلسات شوراهای اموزشگاه 11-برگزاری مراسم نماز جماعت 12-برگزاری جلسات پایه و ارتباط با اولیاء 13-اجرای طرحهای عمومی یا اختصاصی شور سبز 14-برگزاری مناسبتهای مذهبی و ایام اله.

خرداد

1-اعلان ساعت کار وروز فعالیت آموزشگاه درتابستان به اولیاء ودانش اموزان واداره 2-اجرای طرح خودارزیابی ازکاریکساله دبیران وتمامی فعالیتهای آموزشگاه 3-تکثیر سوالات امتحانی وبرگزاری امتحانات نوبت دوم 4-رسیدگی به اعتراضات امتحانات واعلام نتیجه قطعی 5-تشکیل جلسات شورای آموزشگاه 6-ارسال نتیجه امتحانات نوبت دوم با دیسکت به اداره 7-رسم نمودار درصد قبولی ومردودی 8-الصاق کلیه اعلامیه های ثبت نام از اداره درمعرض دید عموم 9-ارسال گزارش سه ماهه سوم به اداره 10-اجرای طرح شورسبز 11-تهیه کروکی ثبت نام وهماهنگی با مدیران مدارس همجوار   

تیر

1-الصاق تمبرکارنامه های قبولی 2-بایگانی اوراق امتحانی وبخشنامه ها 3-ثبت نام دانش آموزان سال تحصیلی جدید 4-تنظیم وتکمیل لیستهای امتحانی 5-توجه واقدام درجهت زیبا سازی عمومی مدرسه ورنگ آمیزی وانجام تعمیرات 6-تجهیز فضاها از نظر گرمایشی وسرمایشی 7-تشکیل جلسه پروژه مهر.

مردا د

1-ثبت نام دانش آموزان سال تحصیلی جدید 2-سازماندهی فضاها واتاقهای آموزشگاه برای سال جدید 3-بررسی وکنترل تدریجی مدارک ثبت نام شدگان 4-تجهیز آموزشگاه به امکانات ایمنی 5-تنظیم ارسال تراز مالی به اداره 6-بررسی وضعیت سازمان مدرسه واقدام لازم جهت تأمین نیروی موردنیاز 7-کنترل وبررسی وضعیت اموال مدرسه 8-تشکیل جلسات ستادبازگشایی وشورای مدرسه .9-برنامه ریزی برای اجرای امتحانات شهریورماه ودادن برنامه به دانش آموزان  تجدیدی 10-اجرای امتحانات شهریور ودادن نتیجه آنها وارسال نتیجه به اداره آموزش وپرورش .

 
 
 
 

   2 نظر   |   نویسنده : احمد زراعتکار   |   گروه عمومی   |   لینک به نوشته   

نمونه ای دیگر از برنامه سالانه مدرسه راهنمایی

 

برنامه سالانه مدرسه راهنمایی

 برنامه

محتوی

عنوان برنامه

علاقمند کردن دانش آموزان به تحصیل

وضعیت موجود و ضرورت اجرای برنامه

در حال حاضر بعضی از دانش آموزان مدرسه راهنمایی معلم  علاقه چندانی به تحصیل و ادامه آن ندارند  و لازم و ضروری است که ما انگیزه از دست رفته آنها را به آنها باز گردانده  و کلیه دانش آموزان را برای بهتر درس خواندن و تحصیل علم و دانش  تشویق و راهنمایی نماییم .

اهداف برنامه

کیفی

 

1-ایجاد مدرسه ای شاداب  و جذاب برای دانش آموزان و دبیران-2-استفاده از راهنمایی های اولیاء دانش آموزان موفق و برتر -3- پیشرفت دانشآموزان در زمینه های علمی، فرهنگی ، هنری، اجتماعی ،ورزشی و... .4-ایجاد انگیزه در دانش آموزان بی علاقه با استفاده از ابزارهای تشویق، جایزه و .....

کمی

 

1- تهیه و اهداء جایزه به دانش آموزان تلاشگر به تناوب در طول سالتحصیلی .2-توجه به عوامل فیزیکی مدرسه .3-شاداب سازی  محوطه و کلاسها  .4 توجه به امکانات ورزشی .4-خرید سی دی های کمک آموزشی  .

شرح اجمالی فرایند(شرح عملیاتی برنامه)

1-دادن مسئولیت  به دانش آموزان و تحریک حس مسئولیت پذیری در آنها 2-مشارکت دادن دانش آموزان در اداره امورات آموزشگاه  با عناوین  کمک مدیر ، ناظم روزو... .3-توجه به فضای کلاسها با نصب پرده های پارچه ای خوش رنگ و استفاده از گلهای مصنوعی در کلاس درس.4-تهیه کارنامه ماهانه و انعکاس آن به والدین (که نتیجه مطلوبی داشته است).5-تعمیر سرویس بهداشتی  دانش آموزان.6-آسفالت کاری  محوطه آموزشگاه .6-توجه کافی به امکانات ورزشی  با خرید وسایل و تجهیزات مورد نیاز  دانش آموزان.7-اجرای  برنامه نرمش صبحگاهی  جهت حضور با نشاط دانش آموزان در کلاس .8-اختصاص نماز خانه به عنوان اتاق رشد جهت استفاده دانش آموزان از سی دی های کمک آموزشی موجود در مدرسه .9- اختصاص نمازخانه  آموزشگاه به عنوان سالن مطالعه که  با استقبال چشمگیر دانش آموزان  همراه بوده است.10-  اجرای طرح تلاش آفرین در مدرسه و دادن هدایای مختلف به دانش آموزانی که 5 بار مورد تشویق قرار گرفته اند.11-تایپ سوالات دبیران در کامپیوتر آموزشگاه    .12-اجرای نماز جماعت بصورت کلاسی و اختیاری که با استقبال گرم دانش آموزان همرا بوده است.

برآورد هزینه ها

از محل سرانه آموزشگاه

محدوده زمانی 

در طول سالتحصیلی

تجهییزات وامکانات

از تجهیزات و امکانات موجود در مدرسه استفاده گرددو در صورت نیاز تهیه شود.

مسئول ومجری برنامه

مدیر ،  مربی پرورشی و دبیران و دانش آموزان

ارزیابی

عوامل موفقیت و عدم موفقیت طرح شناسایی شود.عوامل  تاثیر گذار بر علاقمند شدن دانش آموزان شناسایی و بررسی گردد.

 
 
 
 
   یک نظر   |   نویسنده : احمد زراعتکار   |   گروه عمومی   |   لینک

فعاليت هاي تقويم اجرايي


برنامه سالانه مدرسه راهنمایی
 برنامه
محتوی
عنوان برنامه
علاقمند کردن دانش آموزان به تحصیل
وضعیت موجود و ضرورت اجرای برنامه
در حال حاضر بعضی از دانش آموزان مدرسه راهنمایی معلم  علاقه چندانی به تحصیل و ادامه آن ندارند  و لازم و ضروری است که ما انگیزه از دست رفته آنها را به آنها باز گردانده  و کلیه دانش آموزان را برای بهتر درس خواندن و تحصیل علم و دانش  تشویق و راهنمایی نماییم .
اهداف برنامه
کیفی
 
1-ایجاد مدرسه ای شاداب  و جذاب برای دانش آموزان و دبیران-2-استفاده از راهنمایی های اولیاء دانش آموزان موفق و برتر -3- پیشرفت دانشآموزان در زمینه های علمی، فرهنگی ، هنری، اجتماعی ،ورزشی و... .4-ایجاد انگیزه در دانش آموزان بی علاقه با استفاده از ابزارهای تشویق، جایزه و .....
کمی
 
1- تهیه و اهداء جایزه به دانش آموزان تلاشگر به تناوب در طول سالتحصیلی .2-توجه به عوامل فیزیکی مدرسه .3-شاداب سازی  محوطه و کلاسها  .4 –توجه به امکانات ورزشی .4-خرید سی دی های کمک آموزشی  .
شرح اجمالی فرایند(شرح عملیاتی برنامه)
1-دادن مسئولیت  به دانش آموزان و تحریک حس مسئولیت پذیری در آنها 2-مشارکت دادن دانش آموزان در اداره امورات آموزشگاه  با عناوین  کمک مدیر ، ناظم روزو... .3-توجه به فضای کلاسها با نصب پرده های پارچه ای خوش رنگ و استفاده از گلهای مصنوعی در کلاس درس.4-تهیه کارنامه ماهانه و انعکاس آن به والدین (که نتیجه مطلوبی داشته است).5-تعمیر سرویس بهداشتی  دانش آموزان.6-آسفالت کاری  محوطه آموزشگاه .6-توجه کافی به امکانات ورزشی  با خرید وسایل و تجهیزات مورد نیاز  دانش آموزان.7-اجرای  برنامه نرمش صبحگاهی  جهت حضور با نشاط دانش آموزان در کلاس .8-اختصاص نماز خانه به عنوان اتاق رشد جهت استفاده دانش آموزان از سی دی های کمک آموزشی موجود در مدرسه .9- اختصاص نمازخانه  آموزشگاه به عنوان سالن مطالعه که  با استقبال چشمگیر دانش آموزان  همراه بوده است.10-  اجرای طرح تلاش آفرین در مدرسه و دادن هدایای مختلف به دانش آموزانی که 5 بار مورد تشویق قرار گرفته اند.11-تایپ سوالات دبیران در کامپیوتر آموزشگاه    .12-اجرای نماز جماعت بصورت کلاسی و اختیاری که با استقبال گرم دانش آموزان همرا بوده است.
برآورد هزینه ها
از محل سرانه آموزشگاه
محدوده زمانی 
در طول سالتحصیلی
تجهییزات وامکانات
از تجهیزات و امکانات موجود در مدرسه استفاده گرددو در صورت نیاز تهیه شود.
مسئول ومجری برنامه
مدیر ،  مربی پرورشی و دبیران و دانش آموزان
ارزیابی
عوامل موفقیت و عدم موفقیت طرح شناسایی شود.عوامل  تاثیر گذار بر علاقمند شدن دانش آموزان شناسایی و بررسی گردد.      
 
به نام خدا
     برنامه سالانه مدرسه راهنمایی    
      
برنامه
                                                  محتوی
عنوان برنامه
 
                     ایجادانگیزه دردانش آموزان  وعلاقه مند کردن آنها به تحصیل
وضعیت موجود وضرورت اجرای برنامه
در دوره راهنمایی به دلیل شرایط خاص روحی دانش آموزان بعضی از آنها دچار افت تحصیلی و کاهش انگیزه می شوندو لازم وضروری است که انگیزه کاهش یافته آنها تقویت شود و کلیه دانش آموزان رابرای بهتر درس خواندن وتحصیل دانش ترغیب کنیم.
                       کیفی
 
 
اهداف برنامه
                      کمی
 
1-ایجادمدرسه ای بافضای شاداب و جذاب برای دانش آموزان ودبیران2- نظرسنجی و تبادل اطلاعات با اولیای محترم3-تلاش برای پیشرفت دانش آموزان در زمینه های علمی ، فنی،فرهنگی، هنری ، اجتماعی ،ورزشی و...4-ایجاد انگیزه دردانش آموز بوسیله ابزارهای  مشوق مثل جایزه و...
 
1-تهیه کلیه احتیاجات رفاهی در مدرسه در صورت امکان2-تهیه جایزه وتقدیر از دانش آموزان تلاشگر به تناوب در طول سال تحصیلی3- شاداب و سالم سازی محیط مدرسه 4- رسیدگی به فضای سبز مدرسه 4-رفع نواقص موجود درکلاسها وتهیه وسایل کمک آموزشی مناسب 5- توجه به امکانات ورزشی
 
 
 
 
 
شرح اجمالی فرایند و
شرح عملیاتی برنامه
1- دادن مسئولیت به دانش آموزان وافزایش حس مسئولیت پذیری آنها 2-مشارکت فعال دانش آموزان در امورات مدرسه ومشخص نمودن وظایف هر یک از آنها3- تهیه کارنامه مرسه وارائه آن به والدین 3-تعمیر سرویس بهداشتی- 4- تلاش برای پاکیزه نگه داشتن مدرسه 5- توجه کافی به ورزش مدرسه باخرید امکانات و وسایل مناسب ورزشی 6- اجرای به موقع مراسم صبحگاه و نرمش صبحگاهی 7- راه اندازی سالن مدرسه به عنوان کارگاه وآزمایشگاهی پویا و فعال8-اجرای طرح تلاش آفرین به صورت تقدیر از دانش آموزانی که به حد نصاب امتیاز درسی رسیده باشند9-برگزاری نماز جماعت در مدرسه 10-راه اندازی وبلاگ مدرسه-  
 
تامین هزینه ها
از محل سرانه آموزشگاه و کمکهای مردمی
 
محدوده زمانی
 
درطول سال تحصیلی
تجهیزات وامکانات
درحدامکان وسایل مورد نیاز از محل مدیریت آموزش وپرورش وسپس سرانه مدرسه تهیه گردد واز وسایل نهایت استفاده شود
 
مسئول ومجری برنامه
 
مدیر ، مربی پرورشی ، دبیران و دانش آموزان
ارزیابی
 
 
عوامل موفقیت و عدم موفقیت طرح شناسایی شود. عوامل تاثیر گذار بر علاقه مند شدن دانش آموزان شناسایی و بررسی گردد
 
تهیه وتنظیم مدیر مدرسه راهنمایی رستمانی ستلو
 
  ه

 
عنوان طرح
طرح تلاش‌آفرین مدرسه
ضرورت‌های اجرای طرح
بالابردن كیفیت آموزشی دانش‌آموزان - ایجاد حس رقابت سالم بین دانش‌آموزان - تلاش دانش‌آموزان ضعیف جهت كیفیت‌بخشی به وضعیت درسی - تكریم اولیا و دانش‌آموزان
اهداف طرح
1- ایجاد حس رقابت سالم بین دانش‌آموزان 2- ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان ضعیف 3- بالابردن كیفیت آموزشی مدرسه 4- توجه به تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان
امكانات یا منابع موجود
تقدیرنامه - كارت تشویق
مجری طرح
مدیر مدرسه - معاونان - انجمن اولیا و مربیان
زمان اجرای طرح
در طول سال تحصیلی
بودجه‌ی مورد نیاز
به اندازه‌ی تهیه‌ی تقدیرنامه و كارت تشویق - جوایز كوچك - پذیرایی از اولیا
شیوه‌ی نظارت و كنترل
گرفتن نمرات دانش‌آموزان ضعیف درسی به صورت هفته‌ای از دبیران - كنترل وضعیت درسی دانش‌آموزان توسط اولیای آنان - كنترل وضعیت درسی دانش‌آموزان ضعیف هر جلسه توسط مشاور مدرسه
انتظارات مورد نظر
بهبود وضعیت درسی دانش‌آموزان ضعیف - بالا رفتن سطح آموزشی مدرسه - تقویت روحیه‌ی دانش‌آموزان
عنوان طرح  
برگزاری آزمون‌های اختصاصی
ضرورت‌های اجرای طرح  
این آزمون در هر مرحله در سطح مدرسه انجام می‌شود. از قبل به دبیران و دانش‌آموزان اطلاع‌رسانی می‌شود و در روز مقرر با سؤالاتی كه از دبیران گرفته شده و به صورت دفترچه آماده شده آزمون گرفته می‌شود (از هر درس 10 سؤال تستی) ریاضی، علوم، زبان، ادبیّات، علوم اجتماعی، عربی و پس از تصحیح به نفرات برتر هر پایه جوایزی اهدا می‌گردد.
اهداف طرح
کیفی
تقویت بنیه‌ی علمی - آشنایی با سؤالات تستی - ایجاد رقابت
کمی
شركت كلیه‌ی دانش‌آموزان سه پایه
امكانات یا منابع موجود  
طراحی سؤالات توسط دبیران و تكثیر آن توسط معاونین
مجری طرح  
مدیر و معاونین و دبیران
زمان اجرای طرح  
دی‌ماه - اردی‌بهشت ماه
بودجه‌ی مورد نیاز  
از سرانه‌ی مدرسه خرید كاغذ جهت تكثیر و خرید جوایز
شیوه‌ی نظارت و كنترل  
توسط دبیران
انتظارات مورد نظر  
مطالعه‌ی دروس و آمادگی علمی جهت امتحانات ترم - ارسال به موقع نتایج به اولیاء - اهداء جوایز
عنوان طرح  
طرح همیاری معاون در مدرسه
ضرورت‌های اجرای طرح  
ایجاد نظم و انضباط بیشتر در آموزشگاه، ایجاد حس همكاری در دانش‌آموزان و شناسایی دانش‌آموزان ضعیف درسی و اخلاقی در آموزشگاه و كمك به حل مشكلات آنان توسط همیاران معاون، آشنا نمودن دانش‌آموزان با روش‌های حل مشكلات ایجاد شده، شناسایی دانش‌آموزان مستعد درسی و الگوی برتر اخلاقی از طریق همسالان، تقویت روحیه‌ی اعتماد به نفس و درك متقابل و ایجاد روحیه‌ی همیاری بین دانش‌آموزان، تقویت حس پذیرش و مقبولیت اجتماعی و عزت نفس دانش‌آموزان از طرف كادر اجرایی آموزشگاه (معاون)
اهداف طرح
کیفی
پیشگیری نسبی از ایجاد ناهنجاری‌های اخلاقی، انضباطی و درسی دانش‌آموزان و كمك به برقراری ارتباط با دانش‌آموزان ناهنجار اخلاقی و درسی - همكاری صمیمانه با معاونین آموزشگاه و گسترش فرهنگ تعاون و همكاری در سطح آموزشگاه - كمك به معاون در فرضیه‌ی شكافت مشكلات دانش‌آموزان
کمی
تشوق دانش‌آموزان به فعالیت بیشتر در این زمینه‌ها و كمك به آنان برای این‌كه افراد بیشتری در این طرح‌ها شركت كنند.
امكانات یا منابع موجود  
دانش‌آموزان، كادر اجرایی آموزشگاه، كاورهای رنگی برای تفكیك مسؤولیت دانش‌آموزان
مجری طرح  
مدیر، و معاونین آموزشی و پرورشی
زمان اجرای طرح  
در طول سال تحصیلی
بودجه‌ی مورد نیاز    
شیوه‌ی نظارت و كنترل  
معاونین از طریق دانش‌آموزان انتخاب شده فعالیت آنان را زیر نظر گرفته و دفاتر انضباطی آنان را مورد بررسی قرار می‌دهند.
انتظارات مورد نظر  
امید است بعد از اجرای این طرح، برنامه‌ی آموزشی و انضباطی آموزشگاه در سطح والاتری قرار گیرد و روند اجرای كارها با تسریع بیشتری انجام گیرد و كادر اجرایی از مقبولیت و پذیرش بالایی از طرف دانش‌آموزان و تقسیم وظایف محوله به دانش‌آموزان به نحو مطلوب انجام گیرد.
عنوان طرح  
برگزاری مسابقات حفظ آیات قصار قرآنی
ضرورت‌های اجرای طرح  
برای آشنایی دانش‌آموزان با این آیات و مأنوس شدن با قرآن و به كار بردن این آیات در مقالات و انشاهای مدرسه‌ای و بهره‌مندی معنوی از آن‌ها
اهداف طرح
کیفی
تقویت بنیه‌ی معنوی دانش‌آموزان - انس هر چه بیشتر با قرآن كریم
کمی
كلیه‌ی دانش‌آموزان سه پایه
امكانات یا منابع موجود  
استخراج آیات قصار از قرآن كریم
زمان اجرای طرح  
در طول سال تحصیلی
بودجه‌ی مورد نیاز  
هزینه‌ی تكثیر آیات و خرید جوایز
شیوه‌ی نظارت و كنترل  
مدیر مدرسه از نحوه‌ی اجرای آزمون بازدید كرده و در اعلام نتایج نظارت كامل دارد.
انتظارات مورد نظر  
اجرای به موقع آزمون - اطلاع‌رسانی توسط مدرسه و همكاران
 
مدرسه راهنمایی شهید بهرامی
   ی    چهارشنبه 30 بهمن1387 - [2:9 قبل از ظهر] فرم ارزيابي از برنامه ي سالانه آموزشگاه
 
 
فرم ارزيابي از برنامه ي سالانه آموزشگاه ............................. سال تحصيلي ..........
 
خود ارزيابي
مديريت
 
رديف
عنوان
عالي
10
خوب
6
متوسط
4
ضعيف
1
عالي
10
خوب
6
متوسط
4
ضعيف
1
ملاحظات
1
اطلاعات مربوط به فضاي فيزيکي مدرسه
 
 
 
 
 
 
 
 
2 : ميانگين سابقه دبيران – تعداد دبيران غير مرتبط – تعداد دبيران پاره وقت و ...
3: وضعيت آموزشي ( درصد قبولي – ترک تحصيلي و ... ) سه سال قبل
4 : تيم برنامه ريزي مدرسه عبارتند از مدير – نماينده معلمان – نماينده انجمن اوليا و مربيان – نماينده شوراي دانش آموزي (بنا به ضرورت ) – سپس به تصويب شوراي مدرسه مي رسد
6 : تمام فعاليت ها و برنامه ها در طول سال تحصيلي بايد در قالب اهداف پيش بيني شود
7 : مشخص نمدن وضعيت موجود و ئضعيت مطلوب
8 : نقاط قوت – ضعف – فرصت ها و تهديدها
11: از هزينه هاي اضافي پرهيز شود
2
اطلاعات مربوط به نيروي انساني
 
 
 
 
 
 
 
 
3
اطلاعات مربوط به وضعيت آموزشي
 
 
 
 
 
 
 
 
4
اطلاعات مربوط به تيم برنامه ريزي مدرسه
 
 
 
 
 
 
 
 
5
آرمان – رسالت
 
 
 
 
 
 
 
 
6
اهداف
 
 
 
 
 
 
 
 
7
تحليل نياز
 
 
 
 
 
 
 
 
8
تحليل وضعيت درون و برون مدرسه
 
 
 
 
 
 
 
 
9
تعيين تاکتيک ها (روش )
 
 
 
 
 
 
 
 
10
تنظيم برنامه عملياتي
 
 
 
 
 
 
 
 
11
تايپ و مجلد بودن
 
 
 
 
 
 
 
 
 
جمع
 
 
 
 
 
 
 
 
مهر وامضا مدير آموزشگاه
 
 
  ي
 

 
 نظر بدهید   |   ن    
بسمه تعالي
برنامه سالانه مدرسه                                                                                نام برنامه: اهداف دوره ابتدايي ( آموزشي - پرورشي)هدف برنامه: اهداف دوره ابتدايي (آموزشي - پرورشي) ايجاد نظم فكري  آموزش مهارت هاي علمي و عملي در حدود كتابهاي درسي  آموزش مهارت هاي زندگي اجتماعي تسلط بر اصول پايه دروس ابتدايي- پرورش خلاقيت پرورش قوه ي تفكر - ايجادمحيط مناسب براي بيان عقايد و افكار دانش آموزان پرورش قوه ي بيان  پرورش قوه خواندن- ايجاد علاقه به مطالعه و ايجاد عادت مطالعه كردن  پرورش رفتارهاي مطلوب- آموزش خانواده   آموزش قوانين ساده و ايجاد حس احترام به آنها  پرورش حس وطن دوستي و شناخت ميهن خود- پرورش علاقه به مذهب
  توصيف وضع موجود:
 با توجه به هدف هاي توصيف شده بر طي دو سال تا حدود نسبي موفقيت در اهداف دوره ابتدايي صورت ديگر گرفته است. سعي شده است مهارت علمي و عملي در شوراها و جلسات كار گاهي آنان بوجود مي آيد و تا حدودي موفق بوده ايم با توجه به كلاس هاي فوق برنامه و جلسات خانواده سعي شده است كه آموزش و خلاقيت و تكيه بر مفاهيم اصلي علمي و تربيتي آموزش داده شود. رسيدن به مهارت هاي علمي و عملي در حد تعالي، تا حدودي پيشرفت داشته ايم.پرورش خلاقيت دانش آموزان از طريق ارائه طريق هاي مناسب از سوي آموزگاران ايجاد محيطي، از جهت فيزيكي و عمراني و تجهيزات، جهت دادن به اهداف آموزشي طرح پرلز.1- تهيه كتابخانه كلاسي 2- تقويت و تجهيز به كتاب با توجه به محتواي درس هاي هر پايه و تأكيد بر استفادة آن از سوي آموزشگاران. زيباسازي فضاي دبستان با توجه به رنگ آميزي شاد و مطلوب، نماي بيروني دبستان، كلاس ها و راهروها- تعويض تمام پرده هاي مدرسه با رنگ هاي شاد و هماهنگ با رنگ هاي ديوار كلاس ها.   توصيف وضع مطلوب:
رسيدن به تمام اهداف دوره ابتدايي( آموزشي و پرورشي) حدالامكانزمان اجراء: از اول تابستان 87 تا آخر تابستان 88                                كتابخانه- كلاس   – نمازخانه- سايت كامپيوتر
  شيوه هاي اجرايي شامل مراحل و گام هاي اجراء گام اول احياء سايت كامپيوتر با كلاس هاي فوق برنامه براي پايه دوم تا پنجم، استفاده از شيوه هاي نوين و فعال تدريس و پرهيز از روش هاي نسبي و انفعالي و ارائه پژوهش و طرح مسئله علمي و تلاش براي ارائه پاسخي علمي گام دوم احيا و تقويت كلاس هاي كتابخواني با همكاري آموزگار پايهآموزش روش ايهام گرفتن از طبيعت و نگاه دقيق به زندگي گام سوم تقويت كتابخانه كلاسي به لغت نامه معين و كتاب هاي روز. تشويق دانش آموزان و آموزگاران به شركت در جشنواره هاي علمي و پژوهشي و پرورشي گام چهارم تجهيز تمام كلاس ها به تلويزيون و DVD ( كلاس از آموزگار محوري به فعال شدن و مشاركت رو در روي دانش آموز تبديل شود) تقويت سايت كامپيوتر گام پنجم آموزش خانواده ها براي علمي و عملي برخورد كردن با مسائل تربيتي و همگام شدن با دبستان و با خبر شدن از اهداف دبستان توسط مدير و روان شناسان مجرب- برنامه ريزي مفيد و فعال براي ايام ا... و مناسبت ها گام ششم ادامه جلسات كارگاهي معلمين بعد از شوراي آموزگاران توسط روان شناسان مجرب( مشترك با جلسات خانواده)ارزشيابي و برنامه ريزي تحصيلي در 2 صورت 1- ارزشيابي مستمر: به منظور تقويت اعتماد بنفس، تحكيم آموخته هاي دانش آموز، آگاهي و ارتقاء قوت – ابتكار – فعاليت هاي گروهي و اتخاذ روش هاي مناسب به منظور بهبود فرآيند آموزش انجام مي پذيرد. 2- ارزشيابي پاياني: به منظور حصول اطمينان از تحقق هدف هاي آموزشي در طول سال تحصيلي در دو نوبت انجام مي پذيرد.
 
اعتبارات و بودجه مورد نياز:
كمك هاي مردمي( هر چه بيشتر با برنامه ريزي بهتر) ريالی
شيوه تامين اعتبارات مورد نياز:
 با انگيزه بين خانواده ها و بيان اهداف دبستان توسط مدير و ايجاد اعتماد بنفس خانواده ها سعي شود از منابع كمك هاي مردمي استفاده گردد. 
عوامل انساني مورد نياز:
(بر اساس شرح وظايف و تقسيم كار)
 انجمن اولياء و مربيان – اعضاي شوراي مدرسه – معاونين آموزگاران رديف نام و نام خانوادگي سمت وظيفه مهلت اجراء(تاريخ ) 1 اعظم نجاران مدير هماهنگي و رهبري با توجه به هدف از تابستان 87 لغايت آخر سال تحصيلي 2 خانم جديدي معاون نظم و انضباط كاري از تابستان 87 لغايت آخر سال تحصيلي 3 خانم صولتي معاون آموزشي برنامه ريزي اهداف آموزش و پي گيري آن از تابستان 87 لغايت آخر سال تحصيلي 4 خانم موسوي معاون ايجاد نظم و انضباط لازم در طول اجراي اهداف از تابستان 87 لغايت آخر سال تحصيلي 5 خانم چيذري مربي تربيتي ايجاد هماهنگي بين عوامل اجرا و برنامه ريزي پرورشي از تابستان 87 لغايت آخر سال تحصيلي 6 آموزگاران   مجري اهداف آموزشي و پرورشي از تابستان 87 لغايت آخر سال تحصيلي   
 
 
مدیر مدرسه راهنمایی .... 
 
1- برنامه سالانه مدرسه
1-1- تنظيم و تدوين برنامه متناسب با مقتضيات و شرايط مدرسه
2-1-تصويب برنامه سالانه در شوراي مدرسه و تنظيم صورتجلسه مربوطه
3-1-پيش بيني هاي لازم در جهت نحوه اجراي هرچه بهترآن و تنظيم تقويم اجرايي طرح ها و برنامه هاي مصوب
4-1-هدفگذاري شاخص هاي آموزشي ازجمله درصد قبولي،ميانگين نمرات و... در برنامه سالانه
2- برنامه هفتگي
1-2- توزيع مناسب دروس در طول هفته
2-2-تنظيم برنامه براساس دانش آموزمحوري
3- شوراي معلمان و مدرسه
1-3- تدوين برنامه زمانبندي تشكيل جلسات سالانه شوراها
2-3- مشخص كردن دستور جلسات شوراها به تفكيك هر جلسه در برنامه زمانبندي تدوين شده
3-3- پيش بيني زمان و محل مناسب براي برگزاري جلسات شورا ها
4-3- اداره كرد شورای دبیران توسط دبیران ، به نوبت
5-3- تنظيم صورتجلسا ت توسط دبير جلسه شامل (دستور جلسه،خلاصه و اهم مذاكرات در ارتباط با دستورجلسه،مصوبات و تاريخ اجراي آنها،مسئول  پي گيري مصوبات،ثبت گزارشي از اقدامات مصوبات جلسه قبل)
6-3- تناسب دستور جلسات با مدت زمان جلسه ( براي يك جلسه يك ساعته حداكثر 2دستور)
7-3- تعيين زمان تشكيل ودستورجلسات با نظر همكاران
8-3- بررسي و پيگيري مصوبات بطور مستمر تا حصول نتيجه در جلسات بعدي شورا ها
9-3- اتخاذ تدابير لازم براي شركت تمامي همكاران در جلسات
10-3- توجه به شرح وظايف شوراي مدرسه و شوراي معلمان مندرج در آيين نامه اجرايي مدرسه در تعيين دستور جلسات
11-3- برنامه ريزي و نظارت برتشكيل جلسات معلمان هم رشته به طور مستمر
12-3- تصويب بودجه بندي پيشنهادي شوراي معلمان براي كتب درسي در شوراي مدرسه و ابلاغ به همكاران جهت اجرا
13-3-دعوت از اساتيد،صاحبنظران ،كارشناسان و همكاران موفق شاغل ،بازنشسته واوليامتخصص به جلسات شورابه تناسب موضوع و دستورجلسه
14-3- مشخص كردن ساعت شروع و اختتام ، دستورجلسه وسايرتوصيه ها در دعوتنامه ها
15-3- تشكيل شورای دبیران در قالب بازديدهاي علمي وآموزشي(خارج ازمدرسه)
16-3- تجليل از معلمان موفق وتلاشگردرجلسات و ايجاد فرصت براي طرح رازورمزموفقيت
17-3- ايجادجوصميمي ومناسب براي تبادل نظروتصميم گيري ومشاركت تمامي اعضاي شورا
18-3- فراهم كردن وسايل سمعي وبصري،وايت بردو... درجلسات براي استفاده همكاران
19-3- مديريت وقت وموضوع درجلسات براي استفاده بهينه اززمان
20-3-پذيرايي مناسب ودرشان همكاران
21-3- ارسال خلاصه اي از صورتجلسات به صورت سه ماهه به اداره براساس ماده 26 آيين نامه اجرايي مدارس
4- پوشش تحصيلي و تلاش براي جذب بازماندگان از تحصيل
1-4- شناسايي اسمي كودكان بازمانده از تحصيل
2-4- اقدامات عملي در جذب كودكان بازمانده از تحصيل
3-4- نگهداشت كودكان بازمانده از تحصيل (جلوگيري از ترك تحصيل و پي گيري ترك تحصيل كنندگان)
4-4- تهيه و توزيع لباس،كفش و لوازم التحرير رايگان براي آن ها از محل اعتبارات تخصيصي و سرانه و مشارکت های مردمی
5-4- برگزاری کلاس های تقویتی و جبرانی در طول سال برای بازماندگان از تحصیل جذب شده
5- ارتباط با اوليا
1-5- تدوين برنامه سالانه جلسات انجمن اوليا ومربيان
2-5- تشكيل بموقع جلسه تعيين اعضاي انجمن اوليا
3-5- مشاركت دادن واقعي اوليا در امور مدرسه براساس تخصص های آن ها
4-5- اطلاع رساني بموقع به اوليادرموردنتايج ارزشيابي مستمر دانش آموزان ووضعيت تحصيلي و تربيتي آنها( برابر تبصره 7ماده 5 آيين نامه ارزشيابي تحصيلي تربيتي )
5-5- برنامه ريزي براي دريافت نمره اوليا در ارزشيابي مستمرفرزندشان (برابرتبصره 3 ماده 5 آيين نامه ارزشيابي تحصيلي تربيتي)
6-5-ارائه گزارش كاملي از عملكرد مالي در دو نوبت توسط مدير به تمامي اوليا بصورت مكتوب
7-5-ارزيابي ميزان مشاركت وارتباط تنگاتنگ اوليا در امور مدرسه براي تقدير ازاولياي فعال درمناسبت هاي مختلف
6- طرح درس
1-6-  پيگيري تدوين طرح درس روزانه با استفاده از روش هاي فعال تدريس
2-6- نظارت براستفاده از طرح درس روزانه توسط همكاران
3-6- ارائه ي بازخورد به همكاران توسط مدير و معاونين درموردتدوين محتوا و استفاده از طرح درس
7- دفاتر ثبت فعاليت هاي آموزشي (دفاتر نمره)
1-7- نظارت بر ثبت نمرات و فعاليت هاي انجام شده توسط همكاران
2-7- نظارت بر تنظيم و تكميل كليه صفحات ضميمه توسط همكاران (بودجه بندي،برنامه،گروه بندي،ملاقات با اوليا و ...)
3-7- بررسي مستمر دفاتر توسط مدير و معاونين وارائه ي بازخورددرصفحات ويژه پيش بيني شده درآخر دفاتر
8- كارگاه و آزمايشگاه
1-8- تهيه وسايل آموزشي مورد نيازبا نظر خواهي از همكاران
2-8- تدوين برنامه زمانبندي حضور دانش آموزان كلاس ها در آزمايشگاه و كارگاه
3-8- برنامه ريزي براي استفاده بهينه از وسايل موجود
4-8- اهتمام در تنظيف و نگهداري وسايل موجود
5-8- ثبت گزارش فعاليت هاي انجام يافته دردفاتر مربوطه توسط همكاران بامشاركت دانش آموزان
6-8-برنامه ريزي براي استفاده از وسايل دست ساخت معلمان و دانش آموزان
7-8-برگزاري نمايشگاهي ازوسايل دست ساخت معلمان و دانش آموزان
8-8-نگهداري ازوسايل دست ساخت معلمان و دانش آموزان در محل مناسبي از مدرسه
9- رسانه هاي آموزشي
1-9- در دسترس بودن رسانه ها( تلويزيون- ويدئو-كامپيوتر- اورهد و...)براي استفاده همكاران
2-9- برنامه ريزي سالانه جهت استفاده بهينه همكاران ازرسانه هاي موجود
3-9- تهيه فيلم ، CD   ونرم افزارهاي آموزشي بانظرخواهي ازهمكاران
4-9- آموزش نحوه استفاده از رسانه هاي موجود مدرسه در جلسات معلمان
10- نظارت و ارزيابي
1-10- تدوين برنامه بازديدمدير و معاونين از كلاس درس همكاران در طول سال تحصيلي
2-10- بازديد مستمر مدير و معاونين از كلاس درس همكاران براساس برنامه تدوين شده
3-10- ثبت نتايج بازديد در فرم هاي مخصوص ارسال شده (فرم براي يك جلسه ي درسي طراحي شده است)
4-10- ارائه بازخورد كتبي به همكاران پس از بازديدوتجزيه وتحليل نتايج بازديد
5-10- برنامه ريزي براي نظارت همتا(نظارت معلم به وسيله معلم ديگر)
11- تجزيه و تحليل نتايج امتحانات
1-11- استخراج درصد و ميانگين نمرات به تفكيك دروس بصورت مقايسه اي با سال هاي قبل
2-11- تجزيه و تحليل نتايج براي شناسايي نقاط قوت و ضعف
3-11- بررسي و پيش بيني راهكارهاي عملي جهت جبران ضعف ها و مشكلات احتمالي موجود با مشاركت همكاران ، دانش آموزان و اولياي آنان
4-11- ارائه بازخورد به همكاران براساس تجزيه و تحليل نتايج
5-11- ترسيم نمودار درصد مقايسه اي به تفكيك پايه، درس و نصب آن در محل مناسبي از دفتر
6-11- صدور كارنامه آموزشي براي معلمان
7-11- تنظيم طرح هشدارونصب آن در كليه كلاس ها
8-11- هدف گذاري درمورددرصدقبولي وميانگين نمرات درعقد قراردادباهمكاران براي تلاش هرچه بيشتردرجهت تحقق آنها
12- تامين منابع علمي و آموزشي براي معلمان( ارتقاء صلاحيت هاي حرفه اي معلمان ) 
1-12- تشكيل كتابخانه تخصصي معلمان در اتاق معلمان
2-12- تهيه كتب درسي
3-12- تهيه كتب راهنماي معلم
4-12- تهيه كتاب هاي مرجع ومنبع بخصوص درزمينه هاي روش تدريس نوين ،ارزشيابي ، روانشناسي و...
5-12-  تهيه مجلات رشدوسايرمجلات علمي وآموزشي ، چكيده تحقيق ها،مجلات آموزشي وكمك آموزشي،فيلم هاي آموزشي و....
6-12- تهيه بروشورها و جزوه هاي علمي،آموزشي
7-12- تهيه CD  جشنواره الگوهاي برتر تدريس،فيلم ها ، CD  ها ونرم افزارهاي آموزشي و....
توضيح  اينكه : همه موارد مزبور در اتاق معلمان و در دسترس همكاران باشد
8-12-پیش بینی  آموزش هاي غيررسمي برای همکاران ازطريق دعوت ازاساتيدو متخصصان
9-12-برگزاري مسابقات كتابخواني،گردش علمي و...
10-12-اجراي آموزش همتا (آموزش معلمان به همدیگر )
11-12-گسترش فرهنگ خودمطالعه اي از طريق تشويق وترغيب معلمان به مطالعه وارائه ي خلاصه اي از آن ها در جلسات
13- اقدامات كيفيت بخشي
1-13-برنامه ريزي براي اجراي آزمون كوتاه توسط همكاران
2-13- برنامه ريزي براي اجراي طرح تلاش آفرين توسط همكاران
3-13- نظارت برحسن اجراي طرح ها توسط مدير و معاونين و ارائه بازخورد به همكاران
14- جشنواره ها ، همايش ها و فراخوان هاي منطقه اي ، استاني و كشوري و......
1-14- اطلاع رساني و ترغيب همكاران ودانش آموزان به شركت درجشنواره ها وفراخوان ها
2-14- برنامه ريزي براي افزايش تعداد همكاران ودانش آموزان شركت كننده
3-14- هدف گذاري وبرنامه ريزي جهت كسب رتبه درمنطقه/ناحيه ، استان و كشور
15- برگزاري مسابقات علمي ، عملي، همايش ها و فراخوان هاي مدرسه اي
1-15- پيش بيني مسابقات علمي،عملي،همايش ها وفراخوان هاي مدرسه اي براي معلمان و دانش آموزان در برنامه سالانه مدرسه
2-15- تدوين برنامه زمانبندي براي مسابقات علمي وعملي ، همايش ها وفراخوان هاي دانش آموزي وهمكاران
3-15- تشويق و ترغيب همكاران و دانش آموزان براي شركت در مسابقات علمي و عملي،همايش ها وفراخوان ها
4-15- تجزيه و تحليل بموقع نتايج آزمون ها ،مسابقات علمي وعملي و... توسط مدير ، معاونين وهمكاران و همچنين ارائه بازخورد
5-15- تهيه و نگهداري مستندات مربوط ( عكس،فيلم،پوستر،نمونه سئوالات و....)
6-15- تقدير از منتخبين به نحو مقتضي
16- تقويت بنيه علمي دانش آموزان
1-16-برگزاري ارزشيابي آغازين(ورودي)در اول سال تحصيلي از آموخته هاي سال قبل دانش آموزان براي شناسايي نقاط ضعف و قوت موجود
2-16- برنامه ريزي براي شناسايي دانش آموزان نيازمند تقويت بنيه علمي و داراي ضعف درسي
2-16- برنامه ريزي جهت جبران عقب ماندگي هاي درسي در طول سال تحصيلي
3-16- استفاده از دبيران مجرب در تدريس كلاس هاي جبراني و تقويتي
4-16- تشكيل كلاس جبراني وتقويتي براساس نتايج امتحانات وتجزيه وتحليل آن ها
5-16- اطلاع رساني بموقع مشكلات و ضعف هاي دانش آموزان به اوليا
6-16- برگزاري جلسات مشاوره اي و توجيهي براي اولياودانش آموزان
17- مشاركت ، تقسيم كار و تفويض اختيار براي بهره وري از نيروي انساني
1-17- تفويض اختيار به معاونين براساس شرح وظايف براي اداره هرچه بهترامور مدرسه
2-17- مشاركت دادن واقعي همكاران در اداره امور مدرسه
3-17- مشاركت دادن واقعي دانش آموزان دراداره امور مدرسه
4-17- شناسايي دقيق نيروهابه منظور استفاده بهينه از توانمندي هاي آنها     
5-17- برجسته كردن موفقيت هاي كاركنان درجمع همكاران
6-17- بازخواني شرح وظايف تمامي همكاران وابلاغ كتبي شرح وظايف به همراه ابلاغ داخلي و نصب شرح وظايف دراتاق هاي مربوط
7-17- ايجادرقابت سالم در بين همكاران وتشويق همكاران موفق وساعي درجمع همكاران واولياي دانش آموزان
8-17- برگزاري كارگاه و جلسات آموزشي براي همكاران بانظرخواهي از آنان
9-17- اعزام همكاران به همايش ها،كنگره ها،كارگاه هاو جلسات آموزشي و...
10-17- الگوبودن شخص مدير ازنظرگفتار،كرداروسايرامور
11-17- رعايت عدالت در مدرسه درمورددانش آموزان،اولياء،همكاران و...
12-17- دادن مسئوليت به همكاران واوليا دانش آموزان در مناسبت هاوبرنامه هاي مختلف
13-17- فعال سازي نظام پيشنهادها درمدرسه
14-17- ارزشيابي دقيق براي تشخيص همكاران فعال و برجسته
15-17- توجه به مسائل و مشكلات همكاران و توسعه امكانات رفاهي درحدامكان
18- توسعه و ترويج فرهنگ استفاده از ICT
1-18- تشويق و ترغيب همكاران جهت بازآموزي مهارت هاي هفت گانه كامپيوتري((word-windows-excel-……   و درنظر گرفتن امتياز براي همكاران فعال در ارزشيابي سالانه و ...
2-18- تاكيد و نظارت برتايپ تمامي اوراق امتحاني توسط همكاران وايجاد امكان استفاده از كامپيوترهاي موجود در مدرسه براي تايپ اوراق
3-18- تهيه بانك سئوال به صورت  CD از سئوالات ا امتحاني تايپ شده توسط همكاران
4-18- ارسال كليه گزارش ها و نامه هاي آموزشگاه بصورت تايپ شده و حذف مكاتبات و نوشته هاي دستي
5-18- ايجاد ايميل و استفاده ازآن حتي الامكان
6-18- فعال سازي وبلاگ و وب سايت موجود مدرسه
7-18-تهيه گزارشي براي معرفي مدرسه به بازديدكنندگان به صورت  powerpoint
8-18- برنامه ريزي براي استفاده بهينه ازكامپيوترهاي موجود درمدرسه توسط همكاران
9-18- جمع آوري آدرس وبلاگ هاي دانش آموزان و همكاران براي معرفي به بقيه
10-18- بهره گيري از توانمندي هاي همكاران ،اولياودانش آموزان در اين رابطه  
11-18- برنامه ريزي براي ارتباط با اوليا ،دانش آموزان و همكاران از طريق ايميل
12-18- تشكيل انجمن هاي دانش آموزي
19- فعاليت هاي مكمل و فوق برنامه -  طرح کرامت
1-19- در دسترس بودن كتاب راهنما
2-19- تسلط مديرومعاونين برموضوع و طرح آن درجلسه شوراي معلمان جهت آشنايي بيشترهمكاران
3-19- تشويق و ترغيب همكاران و دانش آموزان جهت اجراي اين نوع فعاليت ها
4-19- تهيه و نگهداري نمونه هايي از فعاليت هاي اجرا شده
5-19- تقديرازنفرات برترطرح
20- كتابخانه مدرسه
1-20- تهيه كتب مورد نيازوعلاقه دانش آموزان براي تجهيزهرچه بيشتركتابخانه
2-20- تنظيم برنامه براي استفاده هرچه بيشتر دانش آموزان ازكتابخانه
3-20-برنامه ريزي براي مشاركت هرچه بيشترتشكل هاي دانش آموزاي در اداره كتابخانه
4-20- بررسي وتجزيه وتحليل ميزان استفاده ازكتب توسط دانش آموزان درموضوعات مختلف علمي،آموزشي،مذهبي، مرجع و..
5-20- پاكسازي وبهسازي فضاي كتابخانه وجايگزيني كتب جديد
6-20- انتخاب نفرات برتروتقديرازآنان درمناسبت هاي مختلف
7-20- ايجادكتابخانه كلاسي درصورت امكان
8-20- برگزاري مسابقات كتابخواني وخلاصه نويسي درمناسبت هاي مختلف
9-20- تهيه مجلات ونشريات مورد علاقه دانش آموزان به صورت آبونمان
10-20- استفاده بهينه اززنگ هاي انشاء وبرقراري پيوند بين زنگ انشاء وكتابخانه
21- قوانين ،آيين نامه هاو ...
1-21- مطالعه قوانين وآيين نامه هاوشيوه نامه هاي اجرايي،آموزشي،ارزشيابي وپيشرفت تحصيلي و ... توسط مدير و معاونين
2-21- برنامه ريزي براي آشنايي همكاران ذينفع با قوانين ،آئين نامه ها، بخصوص درجلسات تخصصي
3-21- اطلاع رساني درموردقوانين،آيين نامه ها وشيوه نامه هاو دسترسي افراد ذينفع به شيوه نامه ها
22-نظارت بر پرونده هاي تحصيلي دانش آموزان ، دفترآمارودفتر انضباطي
1-22- تكميل بودن پرونده ها
2-22- تطبيق كپي شناسنامه با اصل آن و درج نام ونام خانوادگي و امضاء تطبيق كننده براي پرونده هاي دانش آموزي
3-22- دقيق بودن دفترآماروتكميل تمامي فيلدهاي مربوط درپايگاه اطلاعاتي دانش آموزان
4-22- اقدام بموقع جهت پلمپ وانسداددفترآمار
5-22- برنامه ريزي و نظارت بر درج وضعيت انضباطي دانش آموزان در دفتر مربوطه( نقاط قوت و ضعف باهم نوشته شود نه فقط نقاط ضعف )
23- بهداشت ونظم عمومي مدرسه
1-23- نظم وآراستگي محيط كار(اتاق مدير، معلمان، معاونين و...)
2-23- پاكيزگي محوطه،سالن ها،سرويس ها،كلاس ها،آزمايشگاه،كارگاه ،كتابخانه و ...
3-23- استفاده از صابون مايع در روشويي ها
4-23- رنگ آميزي ،پاك سازي وبهسازي تجهيزات مدرسه
5-23- پيش بيني تابلو اعلانات براي نصب پيام هاو...
6-23- نظم وترتيب نوشته هاي نصب شده
7-23- زيباسازي و بهسازي درب ورودي مدرسه،تابلو و...
24- فعاليت هاي ابتكاري
1-24- درنحوه اداره امورات مدرسه
2-24- دركيفيت بخشي
3-24- درحل مشكلات آموزشي وتربيتي دانش آموزان
4-24- درتشويق دانش آموزان موفق
5-24- درترغيب اولياجهت مشاركت هرچه بيشتردرامورات مدرسه
6-24- درترغيب همكاران جهت مشاركت هرچه بيشتردرامورات مدرسه
25- راهنمايي ومشاوره دانش آموزان
1-25-آموزش مهارتهاي مطالعه،برنامه ريزي،نحوه برخوردوبرقراري ارتباط بادوستان،معلمان،مسئولين،والدين و....
2-25-تبيين قوانين موجود مدرسه وآيين نامه انضباطي براي دانش آموزان و اولياي آن ها
3-25-شناسايي دانش آموزان مشكل دار(رفتاري و تربيتي)باهمكاري ومشاركت همكاران ويافتن راه كارهاي عملي براي رفع آن ها
4-25-تشكيل جلسات مشاوره اي بادانش آموزان مردودي،ترك تحصيل كنندگان و اولياي آن ها
5-25-برگزاري جلسات تخصصي براي همكاران در خصوص مشاوره(نحوه هدايت وراهنمايي دانش آموزان درموضوعات مختلف ،نحوه برخوردبا  دانش آموزان مشكل دارو...)
6-25-برنامه ريزي براي بازديددانش آموزان از مراكز آموزشي،فرهنگي،علمي،صنعتي و تجاري براي آشنايي آنها با مشاغل مختلف
7-25-تشكيل جلسات پاسخ به سئوالات بادعوت ازصاحبان مشاغل و روانشناسان و ...
26-معلمان و فرايندياددهي،يادگيري
1-26-حضور دركلاس قبل از دانش آموزان و خروج بعدازآنان
2-26-داشتن طرح درس قبل از ورودبه كلاس
3-26-استفاده از روش هاي فعال در تدريس
4-26-شناسايي و استفاده از وسايل آموزشي مناسب
5-26-ايجادانگيزه وآماده سازي براي تدريس درس جديد
6-26-فعال سازي ومشاركت دانش آموزان درفرآيندياددهي ويادگيري
7-26-تقويت و توسعه فعالیت های گروهی
8-26-اتمام درس قبل ازاحساس خستگي توسط دانش آموزان
9-26-بررسي تكاليف دانش آموزان وارائه ي بازخوردلازم
10-26-تشويق وتنبيه بموقع ورعايت عدالت درآن
11-26-ارزشيابي آغازين،تكويني وپاياني
12-26-ايجادرابطه عاطفي بادانش آموزان
13-26-ايجادوتقويت باورهاي مثبت دردانش آموزان
14-26-پرهيزازتكيه كلام و يكنواختي تن صدا
15-26-طرح سئوالات واگرا براي تفكرهرچه بيشتر دانش آموزان
16-26-جمع بندي درس جديدبامشاركت خوددانش آموزان
17-26-ارتباط دادن موضوع درس جديد بازندگي روزمره
18-26-طرح نكات اخلاقي،اجتماعي وتربيتي
19-26-معرفي منابع مطالعاتي بيشتر براي دانش آموزان
20-26-توجه به تفاوت هاي فردي در تعيين تكاليف واستفاده از انواع تكاليف( آماده سازي،تمريني،بسطي وخلاقيتي)
 
   یک نظر   |   نویسنده : احمد زراعتکار   |   گروه عمومی   |   لینک به نوشته    آموزشی اینجانب احمد زراعتکار مدیر یکی از آموزشکاههای راهنمایی آموزش و پرورش شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی می باشم این وبلاگ آموزشی را برای استفاده ی تمامی دانش آموزان گرامی و دبیران ارجمند طراحی کرده ام .امیدوارم با نظرات سازنده همیار ما باشید.ضمنا جهت دسترسی آسان به موضوعات مورد نظر از سایتهای مختلف آموزشی نیز با ذکر منبع (رعایت حقوق نویسنده ) استفاده شده است. باتشکر
r
ادامه نوشته

حج درشعر خاقاني

ج در آئینه شعر خاقانی

خاقانى یکى از شعراى توانمند و خوش طبع قرن ششم هجرى قمرى است که به سال 520 در شروان متولد شد و به سال 595 در تبریز دیده از جهان فروبست.از آغاز جوانى تحت تربیت و پرورش عموى دانشمندش، کافى الدین عمر بن عثمانى، قرار گرفت و به زودى در شعر و شاعرى سرآمد روزگار گردید.در طى عمرش دوبار توفیق زیارت خانه خدا را یافت.بار نخست در سال 551 که در این سفر قصیده‏اى به نام«باکورة الاسفار و مذکورة الاسحار» * در صفت کعبه و مناسک حج سرود که خواصّ مکه، آن را به آب زر نوشتند.سفر دوم وى به مکّه در سال 569 اتفاق افتاد که قصیده مشهور«ایوان مدائن»ره‏آورد همین سفر است.

 


اگر چه پیچیدگى کلام و الفاظ و تصاویر شاعر مانع آن مى‏شود که شعرش چون شعر سعدى و حافظ زبانزد عام شود، امّا همین شاعر پرطمطراق و مطنطن در برابر کعبه چنان رقّت و لطافتى از خود نشان مى‏دهد که مایه شگفتى است.گویى لحظاتى از عالم الفاظ به در مى‏رود؛پرده مادیّت را مى‏شکافد و در فراسوى آن در عالمى مملو از روحانیّت و نورانیّت، همه چیز را دیگرگون مى‏یابد. (*).باکورة الاسفار، در لغت به معنى«نوبرانه سفرها»است.

کیهان اندیشه » شماره 82 (صفحه 158)

 

 

 در برابر کعبه-که آن را عروس کهنسال، * حجره خاصّ جهان داور دارادیرینه عروس،خاتون عرب،و خاتون کائنات‏مى‏نامد، روان مى‏پاشد، اگرچه این کالاى محقّر را قابل پیشکش نمى‏داند:

 

خاقانیا، به کعبه رسیدى، روان بپاش

 

گرچه نه جنس پیشکش است این محقّرش

 

همه عناصر پیرامونش براى او شکلى معنوى مى‏گیرد و از هر چیزى ندایى روحانى مى‏شنود.در کنار شبروانى که به تعبیر او:

 

دم صبح از جگر آرند و نم ژاله ز چشم

 

تا دل زنگ پذیر آینه سیما بینند

 

همه انبیا و امم رفته را مى‏یابد که از نو به زیارت خانه خدا آمده‏اند:

 

گفتى ز انبیا و امم هر چه رفته بود

 

حق کرده در حوالى کعبه مکرّرش

 

در دید خاقانى نه فقط انسانها از انبیا و امم گذشته و حال، لبیک گویان آمده‏اند، بلکه همه موجودات بى‏جان نیز جان مى‏گیرند و گویى از عرش تا فرش همه دعوت حق ر ابه پاسخ«سمعنا واطعنا»اجابت کرده‏اند.ذرّات وجودش نداى«وان من شى‏ء الاّ یسبّح بحمده»(اسرى/44)را نه تنها مى‏شنود، بلکه گویى آن را بعینه مشاهده مى‏کند. آنجا که از آدمیان از اشتیاق رسیدن به کعبه«باد سرد از سر خوناب سویدا»مى‏شنود، از گریه و ناله انسان متعجّب نمى‏گردد؛زیرا هم سو و هم نوا با صوت آدم خاکى در مقابل عظمت الهى در راه رسیدن به کعبه آتش را گریان مى‏بیند و سنگهاى سخت خارا را نالان مى‏یابد:

 

خاک اگر گرید و نالد چه عجب کآتش را

 

بانگ گریه ز دل صخره صمّا شنوند

 

گریه آن گریه که از دیده آتش بینند

 

ناله آن ناله که از سینه خارا شنوند

 

اما این گریه و ناله عشق نه فقط در خاک و آتش سارى است که در آسمان نیز شور و شوقى عظیم در موسم حج به پا شده، بانگ عرشیان طنین‏انداز گردیده که وجب مناسک حج را بر مردم اعلام مى‏دارند:

 

عرشیان بانگ«واللّه على الناس»زنند

 

پاسخ از خلق«سمعنا واطعنا»شنوند

 

ستارگان جهت تسبیح حق براى زیارت خانه خدا زیر آمده‏اند:

 

اختران از پى تسبیح همه زیر آیند

 

کآتش دلها قبه زده بالا بینند

 

حتّى آسمان نیز مانند کبوترى به دور کعبه طواف مى‏کند:

 

آسمان در حرم کعبه کبوتر وار است

 

که به امنش ز در کعبه مسمّا بینند

 

آسمان کو ز کبودى به کبوتر ماند

 

بر در کعبه معلّق زن دروابینند

 

و در جاى دیگر:

 

پیش کعبه گشته چون باران زمین بوس از نیاز

 

و آسمان را در طوافش هفت دوران دیده‏اند

 

همین نظر روحانى، او را از دیدار کعبه ظاهر و (*).

 

و آن کعبه چون عروس کهنسال تازه روى.

 

بوده بوده مشاطه‏اى بسزاپور آزرش

 

 

().

 

کعبه را نام به میدانگه عام عرفات

 

حجره خاص جهان داور دارا شنوند

 

 

().

 

کعبه دیرینه عروسى است عجب نى که بران

 

زلف پیرانه و خال رخ برنا بینند

 

 

().

 

شبروان چون رخ صبح آینه سیما بینند

 

کعبه را چهره در ان آینه پیدا بینند

 

گرچجه زان آینه خاتون عرب را نگرند

 

در پس آینه رومى زن رعنا بینند

 

 

()

 

خاتون کائنات مربع نشسته خوش

 

پوشیده حله وز سرافتاده معجرش

 

 

().اشاره به آیه شریفه:«وللّه على النّاس حجّ البیت من استطاع الیه سبیلا.»(آل عمران/97)

کیهان اندیشه » شماره 82 (صفحه 159)

 

 

 سیر آفاقى چنان به دیدار کعبه جان و سیر انفسى مى‏شکاند که براى لحظاتى هر چند کوتاه و گذار، سیر آفاق و انفس در جان خاقانى به نحوى درهم مى‏آمیزد که نمى‏توان میان آن دو مرزى شناخت:

 

برگذشته زین ده و زآن شهر و در اقلیم دل

 

کعبه جان را به شهر عشق بنیان دیده‏اند

 

کعبه سنگین مثال کعبه جان کرده‏اند

 

خاصگان این را طفیل دیدن آن دیده‏اند

 

در اعمال و مناسک حج، رمزى از معنویت را جستجو مى‏کند و در پس هر عملى معنایى غیبى را نهفته مى‏بیند و آن را«جان معنى»مى‏داند که در صورت ظاهر جلوه نموده است که البتّه ادراک آن را مختصّ خواص مى‏شمارد:

 

جان معنى است به اسم صورى داده برون

 

خاصگان معنى و عامان همه اسما شنوند

 

سفر حج را به مثابه سفر آخرت مى‏یابد؛ به گونه‏اى که گویى زائران خانه خدا یکبار پیش از مرگ سفر اخروى را در همین دنیا تجربه مى‏کنند:

 

سفر کعبه نمودار ره آخرت است

 

گرچه رمز رهش از صورت دنیا شنوند

 

قربانى منى را رمزى از قربانى کردن نفس مى‏داند؛بدانگونه که ابراهیم خلیل با قربانى کردن اسماعیل در حقیقت نفس خود را در پیشگاه عظمت و مشیّت الهى سر برید:

 

آورده هر خلیلى دلى، نفس پاک را

 

خون ریخته موافقت پور هاجرش

 

و در جاى دیگر قربانى خواص را«نفس انسان» مى‏بیند:

 

بامدادان نفس حیوان کرده قربان در منى

 

لیک قربان خواص از نفس انسان دیده‏اند

 

این اندیشه ژرف عرفانى ونظر باریک روحانى، وى را تا بدانجا به درک عمق اعمال حج مى‏کشاند که از زبان ذبح بى‏زبان منى به گاه قربان شدن‏نغمه شکر مى‏شنود؛گویى لحظاتى جان وى با جان اسماعیل در عرصه قربانگاه ابراهیم پیوند مى‏خورد که به زبان رضا«یا ابت افعل ما تؤمر ستجدونى ان شاءاللّه من الصّابرین»(صافات/102) مى‏گوید:

 

بى‏زبانان بر زبان بى‏زبانى شکر حق

 

گفته وقت کشتن و حق را زبان دان دیده‏اند

 

صحراى داغ و سوزان عربستان را رمزى از پل صراط مى‏شمارد که آن سویش کعبه به مثابه تماشاگه مقصود و جنة المأواى موعود در بستر این زمین پر هیاهو آرمیده است:

 

بر شوند از پل آتش که اثیرش خوانند

 

پس به صحراى فلک جاى تماشا بینند

 

بگذرند از سر مویى که صراطش دانند

 

پسر سر مائده جنة مأوا بینند

 

دشت موقف را با احرام پوشانش به مثابه صحن محشر مى‏یابد و لبیک ایشان را مثال نفخه صور:

کیهان اندیشه » شماره 82 (صفحه 160)

 

 

 دشت محرم، صحن محشر گشته و ز لبیک خلق نفخه صور اندرین پیروزه پنگان دیده‏اند

 

حجرالاسود، این سنگ آسمانى را، داراى جوهره و ذاتى از نور مى‏بیند:

 

خاک پاشان که بر این سنگ سیه بوسه زنند

 

نور در جوهر آن سنگ معبّا بینند

 

و در جاى دیگر از قول روشن ضمیران آن را «خورشید اسمر»مى‏خواند:

 

نسگ سیه مخوان حجر کعبه را از آنک

 

خوانند روشنان، همه، خورشید اسمرش

 

خاقانى به همان اندازه که متأثر از فضاى روحانى کعبه معظّمه است، در مدینه منوره نیز منفعل و شیفته بارقه‏هاى روحانى پیامبر اکرم(ص)است.همان گونه که فضاى مکه را مملو از نور خالص و صرف یافته، مدینه را نیز جایگاه فرشتگان و جلوه‏گاه عرش الهى مى‏یابد:

 

گر به مکّه فلک و نور مجزّا دیدند

 

در مدینه ملک و عرش معلاّ بینند

 

در حرم پیامبر عظیم الشأنى که«شیر مردان به حریمش سگ کهفند همه»خاکش به مثابه سرمه‏اى است که محجوبان از حق، شفاى چشم نابیناى خود را در آن مى‏یابند تا بدان وسیله دیده به دیدار حق گشایند:

 

سرمه دیده ز خاک در احمد سازند

 

تا لقاى ملک العرش-تعالى-بینند

 

و در جاى دیگر ذرّه‏اى از تربت پاک مصطفى(ص)را که از مدینه همراه خود آورده است، آفتاب و دم عیسوى مى‏نامد:

 

صبح وارم کآفتابى در نهان آورده‏ام

 

آفتابم کز دم عیسى نشان آورده‏ام

 

و باز آن را هم سنگ با سوره‏هاى کهف و مریم، حرز بازوى خود مى‏خواند:

 

خاک مشکین که ز بالین رسول آورده است

 

حرز بازوش چو الکهف و چو کاها بینند

 

از حرم مصطفوى که به گونه‏اى تلویحى به بهشت مانند شده است اذن دخول به زائرانش مى‏شنود و در مقابل آواى:النبى النبى خلایق، پیامبراکرم(ص)به پاسخ، امتى امتى، ایشان را مى‏نوازد و پیششان خوان کرم مى‏گسترد:

 

به سلام آمدگان حرم مصطفوى

 

ادخلوها بسلام * از حرم آوا شنوند

 

النبى النبى آرند خلایق به زبان

 

امتى امتى از روضه غرّاشنوند

 

مصطفى پیش خلایق فکند خوان کرم

 

که مگس ران آن از شهپر عنقا بینند

 

از دیدن این صحنه که زائران به اقتضاى ادب در این آستان پا از کفش برهنه مى‏کنند، ذهن خلاّقش متوجه آیه شریفه‏«فاخلع نعلیک انّک بالواد المقدّس طوى»(طه/12)مى‏شود و به تعبیرى ظریف و شاعرانه دست مى‏یازد:گویى بارگاه پیامبر اکرم همان وادى مقدس طوى است و موسى(ع) که به آستان بوسى حضرتش آمده، تحت تأثیر شکوه و جلال احمدى از شدت دهشت کفش خود را گم کرده، جهت یافتن آن با گفتن:ارنى، ملتمس تجلّى نور محمدى است:

 

موسى استاده و گم کرده زدهشت نعلین

 

ارنى گفتنش از بهر تجلاّ شنوند

 

و باز براى یافتن«گمشده نعلین کلیم»صداى «والضحى»خواندن خضر به رسم توسل از درگاه طه(ص)شنیده مى‏شود:

 

بهر وایافتن گمشده نعلین کلیم

 

والضحى خواندن خضر از در طه شنوند

 

(*).اشاره به آیه شریفه:«ادخلوها بسلام امنین»(حجر/46)

 

().تعبیر روضه غرّا مأخوذ از حدیث نبوى است:«ما بین قبرى و منبرى روضة من ریاض الجنة».

نویسنده : پزشکی، ناهید سادات

کیهان اندیشه » شماره 82 (صفحه 157)

[ ۱۳٩۱/٧/۳ ] [ ۱۱:٠٢ ‎ق.ظ ] [ عبدالرضاسبزی ]

ارایه های ادبی

آرایه های ادبی و دانش های زبانی و ادبی

 

آرایه های ادبی

تشبیه :

تشبیه ، ادعای همانندی میان دو یا چند چیز است . هر تشبیه چهار رکن دارد :

1)     مشبه : چیزی یا کسی که قصد مانند کردن آن را  داریم .

2)     مشبه به: چیزی یا کسی است که مشبه ، به آن مانند می شود .

3)      ادات تشبیه : وازه ای است که نشان دهنده پیوند شباهت است .

4)     وجه شبه :  ویزگی  یا ویزگی های مشترک میان مشبه و مشبه به است .

ژاله ها دانه دانه    درخشند        همچو       الماس

 مشبه                وجه شبه     ادات تشبیه     مشبه به

برای شناخت بیشتر و بهتر تشبیه توجه به این نکات لازم است :

الف ) وجه شبه معمولاً باید در مشابه به بارزتر ومشخص تر باشد ( چراغ مثل خورشید می درخشد ، نه آنکه : خورشید مثل چراغ بود )

ب ) برای فهم یک تشبیه باید به سراغ (( مشبه به )) رفت که مهم ترین پایه تشبیه است زیرا وجه شبه از آن استنباط می شود .

ج) مشبه و مشبه به طرفین تشبیه نام دارند  و در تمام تشبیهات حضور دارند اما ادات  و وجه شبه می توانند حذف شوند  .

د ) حذف وجه شبه و ادات تشبیه سبب تلاش ذهنی و لذت ادبی بیشتر می گردد .

هـ ) تشبیه مشروط بر این است که آن مانندگی یا تشابه ، مبتنی بر کذب یا حداقل دروغ نما باشد یعنی با اغراق همراه باشد . این ما هستیم که این شباهت را ادعا و برقرار می کنیم . تشبیه باعث اعجاب می شود وکسی به مفاد آن باور ندارد  . مثلاً جملاتی مانند  : او مثل سرو است ! یا  : او مثل برق رفت ! تشبیه اند اما جمله ای چون نفت مثل بنزین است ، تشبیهی نیست .

و )  و نکته آخر این که وجه شبه در هر مورد آن صفتی است که منظور گوینده باشد ؛ از باب مثال ممکن است شخص منافق یا دو رو را به گل به جهت پشت و روی دو گانه گل ، و رخسار زیبا را هم به گل ، به سبب زیبایی آن ، تشبیه کنند اما روشن است که وجه شبه را در این دو مورد ، با یکدیگر تفاوت بسیار دارد . برای بهتر فهمیدن اضافه تشبیهی به این مصراع رودکی توجه کنید :

دانش اندر دل چراغ رو شن استـــ دانش در روشن کردن دل مانند چراغ در راه است    ـــ دانش مانند چراغ است ـــ دانش چراغ است چراغ دانش ؛ که یک اضافه تشبیهی است و در کتب فارسی نمونه های این گونه تشبیه فراوان است . مانند اقلیم وجود - محبس تن - درخت علم - ابر لطف - دفتر عمر - و ....

1)     روی مرداب ، این آفتاب پوسیده

          روی رودخانه ، این ماه زنده

2)     ابر هزار پاره بگیرد ستیغ کوه

چون لشکری که رو به سوی دشمن آورد

3)     زندگی مانند جوی آبی است

4)     به پیش سپه آمد افراسیاب

چو کشتی که موجش بر آرد زآب

5)     من اینجا چو نگهبانم تو چون گنج ( دو تشبیه)

6)     علم بال است مرغ جانت را

 جان بخشی به اشیا یا تشخیص :

 آنچه به عنوان جان بخشی به اشیا در فارسی دوم آمده است در علم بیان استعاره مکنیه تخییلیه و آنیمیسم یا جان دار انگاری نامیده می شود و یادگاری است از تفکر بشر قدیم که برای او همه چیز جان دار بوده است .

استعاره مکنیه : مشبهی است که به همراه یکی ازاجزا یا ویزگی های مشبه به می آید . مثلاً دیده عقل به صورت اضافه استعاری ؛ عقل به انسانی تشبیه شده است و آنگاه دیده که از بارزترین ویزگی های انسان است به عقل اضافه شده است

درس غوغای بهار و  شعر پرواز و  شعر فروتنی و درس قلمرو شگفتی ها (سال سوم ) و .... همگی آرایه تشخیص هستند .  در این بیت نیز حافظ از جان بخشی استفاده کرده است :

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد

چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

کنایه :

کنایه یعنی پوشیده سخن گفتن درباره امری با بیان نشانه ، نمونه یا دلیل آن امر و یا ذکر مطلبی و دریافت مطلب دیگر ،

1)     بیا تا بر آریم دستی زدل ، دست از دل بر آوردن کنایه است به معنی از سر صدق به راز و نیاز پرداختن

2)     دست و پنجه نرم کردن : کنایه از گلاویز شدن و زور آزمایی کردن

3)     ران افشردن ، کنایه از برانگیختن عموماً و خصوصاً برانگیختن اسب

4)     دست خاییدن ، کنایه از حسرت خوردن

5)     چراغ مردن ، کنایه از خاموش شدن چراغ  

6)     زبان سبز ، کنایه از حیات ، شادابی و سرزندگی  

7)     گنبد لاجوردی ، کنایه از آسمان     گنبد دوار و اخضر هم می گویند .

8)      قبا دریدن ، کنایه از شکفتن گل

 ------------------------------------------------------------------------------------

ه) اضافه تشبیهی :
که در آن میان مضاف و مضاف الیه رابطه ی شباهت و همانندی است یعنی یا مضاف را به مضاف الیه تشبیه کنند مانند : لب لعل ، قد سرو  و  یا  برعکس  ( لعل لب ، سرو قد)

و) اضافه استعاری :
که در آن مضاف در غیر معنای حقیقی خود به کار می رود ، چنانچه دست در « دست روزگار »  به معنی «حوادث» به کار
رفته است

* فرق این دو در این است که در اضافه تشبیهی ، مشبه و  مشبه به - که همان مضاف ومضاف الیه اند - هر دو ذکر می شوند اما در اضافه استعاری مشبه می آید و جای مشبه به یکی از قرینه های طرف حذف شده را می آوریم(یکی از متعلقات آن را می آوریم ) 
دست روزگار  - روزگار را به انسانی تشبیه کرده که دست دارد( در اینجا انسان حذف شده)

 .............................................................................................................

آرایه‌های لفظی

به آن دسته از آرایه‌های ادبی که از تناسب های آوایی و لفظی میان واژه‌ها پدید می‌آید می‌گویند.

واج آرایی (نغمه حروف)

به تکرار یک واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته می‌شود به گونه‌ای که طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود.

  • مثال            

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار

 

دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود

(واج آرایی با تکرار صامت /س/)

  • مثال

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است

 

باد خنک از جانب خوارزم وزان است

(واج آرایی با تکرار صامتهای /خ/ و /ز/)

این دو حرف به زیبایی بیانگر خزان می باشند.

قابل ذکر است که واج تکرار شونده می‌تواند صامت یا مصوت باشد. برای مثال:

  • مثال

خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل

 

بازدارد پیاده را ز سبیل

که همان طور که مشاهده می کنید تکرار مصوت کوتاه «اِ» در این مصراع تکامل بخش موسیقی درونی است.

  • مثال

خیال خال تو با خود به خواب خواهم برد

 

که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیز

  • مثال

قیامت قامت و قامت قیامت

 

قیامت می کند این قد و قامت

  • مثال

بر او راست خم کرد و چپ کرد راست

 

خروش از خم چرخ چاچی بخواست

سجع

سجع در لغت به معنای آواز کبوتر است. در ادبیات هر گاه واژه‌های پایانی دو قرینه کلام در واج یا واج های آخر مشترک باشند آرایه سجع پدید می‌آید و آن دو جمله را مسجع می‌خوانند. معمولا هر قرینه از یک جمله تشکیل می‌شود. اما گاهی نیز یک قرینه از دو یا چند جمله کوتاه پدید آمده است. همچنین در اغلب نمونه‌های نثر مسجع واژه‌های پایانی دو جمله در بیش از یک حرف مشترکند و در واقع هم قافیه می‌باشند.

در گلستان سعدی نمونه‌های فراوانی از ارایه سجع به وضوح دیده می‌شود.

  • مثال

هر نفسی که فرو می‌رود ممد حیات است و چون بر می‌آید مفرح ذات

(سجع در بین حیات و ذات است)

ترصیع

هر گاه اجرای دو بخش از یک بیت یا عبارت، نظیر به نظیر، هم وزن و در حرف آخر مشترک باشند.

ای منور به تو نجوم جلال

 

وی مقرر به تو رسوم کمال

آرایه جناس را باید به دو نوع اصلی تقسیم کرد

جناس تام

هر گاه واژه‌ای دو بار در یک بیت یا عبارت به کار رود و هر بار معنایی متفاوت از آن برداشت شود.

خرامان بشد سوی آب روان

 

چنان چون شده باز یابد روان

(روان در مصراع نخست به معنی جاری و درمصراع دوم به معنی جان و روح است)

جناس غیر تام(ناقص)

هر گاه دو واژه در یکی از موارد آوایی زیر با هم اختلافی جزیی داشته باشند و در یک بیت یا عبارت به کار روند. که انواع آن جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر هستند که در مرور زمان به دلیل تقسیم بندی زیاد در حال کنار گذاشته شدن هستند.

اختلاف دو واژه در صداهایی کوتاه

کند (به کسر م ِ، به ضم م ُ)

که به آن جناس ناقص به حرکت یا جناس محرف نیز می‌گویند فتاده اهلِ مِنی در پی مُنی و آرزو (تفاوت کسره در کلمهٔ اولی با ضمه در کلمه دومی.)

جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرف

هر گاه دو رکن جناس در یکی از حروف با هم اختلاف داشته باشند به آن جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرف می‌گویند.. کمند/سمند..آزاد/آزار..زحمت/رحمت..

یک واژه،یک حرف، بیش از دیگری دارد.

خاص و خلاص کام کامل

یک واژه از ترکیب دو واژه دیگر به دست می‌آید.

دل خلوت خاص دلبر آمد

 

دلبر ز کرم به دل بر آمد

دو واژه از نظر آوایی یکسان اما از نظر املایی متفاوت اند

هر گاه دو رکن جناس در تلفظ و خواندن با یکدیگر یکسان باشند اما در نوشتار با هم متفاوت باشند به آن جناس لفظی می‌گویند.. صبا/سبا..خوان/خان..حیاط/حیات..خیش/خویش...

اختلاف دو واژه در جابه جایی حروف است

بنات، نبات

آرایه‌های معنوی

به ان دسته از آرایه‌هایی که بر پایه تناسب های معنایی واژه‌ها شکل می‌گیرند آرایه معنوی گویند

مراعات نظیر

آوردن دو یا چند واژه در یک بیت یا عبارت که در خارج از آن بیت یا عبارت نیز رابطه‌ای آشنا و خاص میان آنها برقرار باشد

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند

 

تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

(ابر و باد و مه و خورشید و فلک همگی جز عناصر و پدیده‌های طبیعت هستند.)

تضاد

هر گاه دو واژه با معنای متضاد در یک بیت یا عبارت به کار رود آرایه تضاد پدید می‌آید در نومیدی بسی امید است

متناقض‌نما (Paradox)

هر گاه دو مفهوم متضاد رابه هم نسبت دهیم یا آن دو را در یک چیز جمع کنیم آرایه متناقض‌نما شکل می‌گیردو معمولاً معنایی عمیق و پر مغز در پس آن نهفته است

جامه‌اش شولای عریانی است

(عریانی به شولا نسبت داده شده اما شولا نوعی جامه است و ضد عریانی)

هر گاه در یک بیت یا عبارت بین دو مورد (مثل «الف» و «ب»)رابطه‌ای برقرار کنیم و مثلاً بگوییم«الف»، «ب» است یا «الف»، «ب» را آورد و آن را در بخش دیگری از همان بیت یا عبارت بین آن در مورد همان رابطه را برقرار کرده اما جای ان دو را با هم عوض کنیم آرایه عکس شکل می‌گیرد.

بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر

 

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

لف و نشر

هر گاه دو یا چند جزء از کلام بدون توضیحی در پی هم بیایند (لف) و آن گاه توضیحات مربوط به هر یک در پی هم آورده شوند (نشر)آرایه لف و نشر شکل می‌گیرند.

افروختن و سوختن و جامه دریدن

 

پروانه زمن، شمع زمن، گل زمن آموخت

(پروانه از من سوختن را، شمع از من افروختن را و گل از من جامه دریدن را آموخت.)

تلمیح (اشاره)

هر گاه با شنیدن بیت یه عبارتی به یاد داستان و افسانه، رویدادی تاریخی و مذهبی یا آیه و حدیثی بیفتیم، بدون آنکه آن موضوع مستقیماً تعریف شده باشد، آن بیت یا عبارت دارای آرایه تلمیح است.

پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت

 

ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم

(اشاره به داستان حضرت آدم و رانده شدن او به خاطر خوردن گندم.)

تضمین

هر گاه شاعر یا نویسنده‌ای، بخشی از نوشته فردی دیگر را در میان اثر خود جای دهد، آن شعر یا نوشته راتضمین نموده است.

چه خوش گفت فردوسی پاک زاد

 

که رحمت برآن تربت پاک باد

میازار موری که دانه کش است

 

که جان داردو جان شیرین خوش است

این دو بیت بخشی از بوستان سعدی است و سعدی بیتی معروف از فردوسی را در میان شعر خود عیناً نقل کرده است.

اغراق

هنگامی که شاعر یا نویسنده، صفتی را در فرد یا پدیده‌ای آنچنان برجسته نشان دهد که در عالم واقع امکان دستیابی به آن صفت در آن حد و اندازه وجود نداشته باشد، آرایه اغراق آفریده می‌شود. البته این ادعای غیر ممکن باید به گونه‌ای بیان شده باشد که باعث افزایش گیرایی سخن گردد وشعار گونه وغیر واقعی جلوه نکند.

بخواهد هم از تو پدر کین من

 

چو بیند که خشت است بالین من

(اغراق در ممکن نبودن رهایی از انتقام پدر)

حسن تعلیل

هر گاه شاعر و نویسنده برای موضوعی، دلیلی غیر واقعی وتخیلی، اما دلپذیر و قانع کننده ارایه دهد به حسن تعلیل دست می‌یابد.

تا چشم بشر نبیندت روی

 

بنهفته به ابر چهر دلبند

(شاعر علت ابر پوش بودن قله دماوند را برای ندیدن او بیان کرده است.)

مثل

هر گاه شاعر یا نویسنده درسخن خود از «ضرب المثلی» استفاده کند و یا بخشی از سخن او آنقدر معروف باشد که به عنوان ضرب المثل به کار رود، آن بخش از کلام دارای آرایه مثل است.

بی گمان دیوار طبع پست خاک‌آلود ماست

 

گر بود کوتاهتر دیواری از دیوار بود

تمثیل و اسلوب معادله

هر گاه برای تاًیید یا روشن شدن مطلبی (معمولاً پیچیده) آن را به موضوعی ساده تر تشبیه کنیم یا برای اثبات موضوعی نمونه‌ای بیاوریم آرایه تمثیل را به کار گرفته اییم

من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش

 

هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

(حافظ خطاب به زاهدان و واعظان می‌گوید که من اگر خوب یا بد هستم ربطی به شما ندارد و شما همان بهتر که مراقب اعمال خود باشید، همچنان که هر کسی هنگام درو آنچه را که خود کاشته است برداشت می‌کند. شاعر برای درستی گفته خود در مصراع نخست، در مصراع دوم موضوعی ساده را که درستی ان بر همه آشکار است به عنوان نمونه‌ای برای ان ذکر می‌کند.)

ایهام

هر گاه واژه یا ترکیبی که دارای دو معنی است به گونه‌ای در کلام به کار رود که هر دو معنا از ان قابل برداشت باشد آرایه ایهام شکل می‌گیرد.گاهی منظور اصلی تنها یکی از ان دو معنا است و گاهی هیچ یک بر دیگری برتری ندارد.

غرق خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهاد

 

گفتم افسانه شیرین و به خوابش کردم

شیرین: زیبا و دلنشین، معشوقه فرهاد

ای دمت عیسی دم از دوری مزن من غلام آن که دوراندیش نیست(دوراندیش:عاقبت نگر/آنکه به دوری وجدایی بیندیشد.)

ایهام تناسب

گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد در این نمونه از واژه هوا تنها یک معنا برداشت می‌شود که آن هم آرزو است.

تشبیه

در تشبیه دو مورد پر پایه اشتراکی که در صفتی دارند به هم مانند می‌شوند مورد اصلی را مشبه و موردی که مشبه به ان تشبیه می‌شود مشبه به می نامند.صفت مشترک میان مشبه و مشبه به دلیل شباهت یا وجه شبه نامیده می‌شود.یا گاهی از واژه‌های از قبیل «مثل»،«مانند»...استفاده می‌شود.که به آنها ادات تشبیه گویند.

مجاز

به کار رفتن واژه‌ای به جای واژه دیگر مجاز نام دارد.هیچ گاه چنین امری ممکن نیست مگرآنکه میان آن دو واژه در خارج از کلام رابطه‌ای بر قرار باشد.

آن قدر گرسنه ام که می‌توانم تمام ظرف را بخورم. رابطه‌ای میان دو واژه‌ای ظرف و غذا در این عبارت است.

استعاره

هر گاه واژه‌ای به دلیل شباهتی که با واژه دیگر دارد به جای آن به کار رود استعاره پدید می‌آید.

بر کشته‌های ما جز باران رحمت خود مبار.(کشته‌ها به کسر«ک»)

در این عبارت رحمت خدا به باران مانند شده است.روشن است که در این عبارت،منظور از کشته‌ها معنایی لفظی آن نیست بلکه مقصود اعمال بندگان است.

کنایه

جملات و عباراتی که منظور نویسنده یا گوینده از بیان آنها،چیزی غیر از معنای ظاهری و لفظی آن عبارات یا جملات است.که به آنها کنایه گوییم.

آب از دستهایش نمی چکد.

معنایی لفظی:نمی گذارد قطره‌ای آب از دستهاییش به روی زمین بچکد. معنایی کنایی:هیچ چیزی از او به دیگران نمی‌رسد،خیلی خسیس است.

تشخیص(انسان نمایی)

هر گاه با نسبت دادن عمل،حالت یا صفتی انسانی به یک غیر انسان،به آن جلوه انسانی ببخشیم،آدم نمایی شکل می‌گیرد.

طعنه بر طوفان مزن،ایراد بر دریا مگیر بوسه بگرفتن ز ساحل موج را دیوانه کرد

دیوانگی و بوسه گرفتن به موج نسبت داده شده است و طبیعتاً بوسه گرفتن موج،بوسه دادن ساحل را به همراه دارد.پس در مصراع دوم به ساحل و موج حالت و رفتاری انسانی نسبت داده شده است.

حس آمیزی

هر گاه موضوعی را که مربوط به یکی از حواس است.به چیزی نسبت دهیم که با ان حس قابل احساس نباشد،آرایه حس آمیزی آفریده می‌شود که در زبان روزمره نیز کم کاربرد نیست.

مزه پیروزی را چشید.

در این عبارت «مزه» که مربوط به حس چشایی است به پیروزی نسبت داده شده است.اما پیروزی با حس چشایی قابل احساس نیست.

------------------------------------------------------------------------------------------

اقسام شبه جمله

شبه جمله امید و آرزو و دعا:  کاش، ای کاش،  الهی، ان شاء الله

شبه جمله تحسین و تشویق:   خوب، آفرین، مرحبا، به به، بارک الله

شبه جمله درد و تاسف: آه، واویلا، وای، دریغ، فریاد

شبه جمله تعجب: به، وه، اوه، عجب، شگفتا

شبه جمله تنبیه و تحذیر: امان، مبادا، زنهار

شبه جمله امر، یا الله، بسم الله، خاموش، خفه

شبه جمله احترام و قبول چشم، قربان، ای بچشم  

شبه جمله جواب و تصدیق بله، آری، البته، ای، ای والله

8×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

تلمیح

اشاره به بخشی از رویدادهای تاریخی ، اساطیری ، مذهبی ، حدیث و آیه و . . .  در شعر یا نثر را گویند .

مانند اشاره به داستان شیرین و فرهاد در بیت زیر:

بیستون کندن فرهاد نه کاری است شگفت / شور شیرین به سر هر که فتد کوهکن است

آتش که شراب وصل تو نوش کند             از لطف تو سوختن فراموش کند  ( اشاره به داستان حضرت ابراهیم(ع) )

سمبل

سمبل را در فارسی " مظهر " و " نماد " نیز می گویند . در سمبل مشبه به ذکر می شود . اما در واقع مقصود مشبه است .

کبوتر سمبل صلح و دوستی                   آب سمبل نور و روشنایی            بهار سمبل جوانی           گل سمبل بهار

تمثیل

در واقع به معنای ضرب المثل است . هر گاه در شعری برای تکمیل معنای بیتی از ضرب المثل استفاده شود و یا خودِ بیت در نتیجه استفادة بیش از حد به صورت ضرب المثل در آمده است آرایه­ی تمثیل گویند. مثل ها خلاصه و چکیدة  حکمت تجربی یک قوم و ملت است .

تو نیکی می کن و در دجله انداز            که ایزد در بیابانت دهد باز                                 " سعدی"

هر گه که دل به عشق دهی ، خوش دمی بود            در کار خیز حاجت هیچ استخاره نیست                    " حافظ "

نابرده رنج گنج میسر نمی شود                               مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد                      " سعدی "

مبالغه

هر گاه چیزی را بیشتر از حد واقعی آن جلوه گر نمایند گویند مبالغه شده است . که موجب زیبایی شعر و نثر می شود . اغراق مناسب ترین اسباب برای تصویر یک دنیای حماسی است . بنابراین در شاهنامه بسیار از آن استفاده شده است .

گر برگ گل سرخ کنی پیرهنش را          از نازکی آزار رساند بدنش را     " سعدی "

شود کوه آهن چو دریای آب            اگر بشنود نام افراسیاب       " فردوسی "

تضاد یا طباق

آوردن دو کلمه با معنی متضاد است، در سخن برای ایجاد زیبایی و لطافت .

گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز              فرمان برمت جانا  بنشینم و برخیزم

معني ابيات

ص1 : صبح راستين و حقيقي پرده ي دروغين شب را كنار زد و تار و پود دام شيطان را در هم شكست / انقلاب اسلامي ، قدرت ستمگر و دروغين را در هم شكست و چهره ي شيطاني آن را از ميان برداشت .
شه مردان ص 9
1- اولين فرد مسلمان و پادشاه آزاد مردان و آزادگي حضرت علي ( ع ) است و سرمايه ي ايمان عشق به علي است
2- به علت دوستي و عشق به خاندان علي ( ع ) زنده هستم و در دنيا همچون جواهري درخشان و ارزشمند هستم
3- سخنان حضرت علي ( ع ) موجب استحكام و قدرتمندي دين اسلام است و موجودات جهان نظم و قاعده ي خويش را از خاندان ان حضرت پذيرفته اند
4- همچون خاك بي ارزش هستم و اين محبت به حضرت علي ( ع ) است كه مرا چنين ارزشمند ساخته است ( ارزشمندي و اين مقام انسانس ناشي از محبت و دوستي با حضرت علي ( ع ) است و اين نغمه و شوري كه در سينه ي من است به دليل همين عشق به علي ( ع ) ( از تابش آفتاب وجود حضرت علي ( ع ) پاك و زلالم ) مهر ايهام دارد 1- مهر و محبت2- آفتاب / خورشيد
5- هر كسي كه از راز و رمز زندگاني آگاه است از اسرار آسماني و الهي حضرت علي ( ع ) با خبر است .
6- همان گونه كه حضرت رسول اكرم ( ص ) فرموده اند : « من شهر علم و علي ( ع ) دروازه ي شهر علم است » و همه ي دنيا تحت فرمان اويند .
7- عشق و محبت زماني كه همراه سختي و ناهمواري باشد دلنشين تر مي شود و مانند حضرت ابراهيم ( ع ) در ميان شعله هاي آتش به گشت و گذار در گلستان پرداختن دلنواز است
8- اگر در زندگي نشود آزاد مرد و بزرگوار بود حداقل بايد هنگام مرگ دلاورانه و مردانه مُرد و اين دلاورانه و شجاعانه مُردن خود عين زندگي و حيات است .
ص 24 : اگر انسان با اصل و نسب ، داراي فضيلت و دانش نباشد ، چنين اصل و نسب و نژادي پست و بي فايده است و آنچه به روح و روان انسان شادابي و سلامتي مي بخشد فرهنگ و ادب و هنر است .
ص25 : سه بيت : هر اندازه هم كه مطالعه كني و علم بياموزي تا وقتي كه به آموخته هايت عمل نمي كني هم چنان نادان و بي دانش هستي
2- كسي كه به علم خويش عمل نمي كند ، نه دانشمند است و نه محقق ، بلكه همچون حيواني است كه بارش كتاب است .
3- چنين انسان بي مغزي اطلاعي از دانش و علوم ندارد و فرقي بين هيزم و دفتر نمي گذارد .
ص26 ، دو بيت بالا : اي انسان عاقل ، هر سخني شروع و پايان و جايگاه خاص خود را دارد پس در ميان صحبت ديگران شروع به صحبت نكن // بيت 2- انسان عاقل و با هوش هنگامي صحبت مي كند كه ديگران چيزي نمي گويند و ميان صحبت ديگران سخن نمي گويد
درياي خرد ص 26
1- در دنيا چيزي بهتر از دانايي نيست و در جهان ، سروري و بهتري به دانش است
2- انسان بايد دلي استوار و محكم داشته باشد چرا كه علم و دين ، نسنجيده و بي هدف نيست .
3- سخن انسان عاقل ، باوركردني و درست است اما انسان نادان هر چه بيان كند كسي باور نمي دارد
4- صحيح نيست كه از فرد نادان بخواهيم در امري داوري و قضاوت كند در حالي كه در دنيا چيزي جز علم و دانش و اگاهي شايسته ي امر داوري و قضاوت نيست
5- از عقل و دانايي كه همچون دريايي پهناور و وسيع است مي توان مرواريد صيد كرد .
6- از ناداني و كم خردي به خداوند پناه مي برم چرا كه ناداني منجر به بد ذاتي و پليدي مي شود
7- اي انسان عاقل در مسير فراگيري دانش ، تنبل و تن آسايي بدترين ضرر و زيان است .
فروغ دانايي ص 39
1- كتاب دوست و رفيقِ هنگام تنهايي انسان است و روشنايي و نور و دانايي است .
2- كتاب استادي است كه منتي بر انسان ندارد و نياز به دستمزد و پاداش هم ندارد و با علم و آگاهي كه به تو مي بخشد در هر لحظه تو را به خواسته هايت مي رساند
3- درون كتاب همانند غنچه ي گل ، برگ برگ است ( پر از ورق ) و هر برگ آن ارزشي برابر با يك سيني مرواريد و گوهر دارد
4- كتاب به بيان نكات باريك و لطايف ظريف مي پردازد . هزاران معني و مفهوم ارزشمند و جواهر مانند را به ما مي شناساند
5- برخي كتاب ها به بيان راز و رمز هاي الهي قرآن مي پردازد و بعضي از آنها راز و رمزهايي را از زبان پيامبر بيان مي دارند
6- گاهي كتاب در باره ي گذشتگاني كه ديگر نيستند و از بين رفته اند سخن مي گويد و گاهي از آينده خبر مي دهد
7- هر نوع كتاب را با هر نيتي كه مي خواني و به رهنمود هاي آن عمل مي كني از ارزش كتاب و كتاب خواني غافل مباش و قدر آن را بدان / از مقصد اصلي انسانها كه رسيدن به خداوند است غافل نباش / مقصد اصلي داراي ايهام : 1- كتاب ، ارزش كتاب 2- خداوند ، رسيدن به مقام قرب الهي
نگارنده ي زيبا ص 57 :
1- آيا مي بيني خداوند بلند مرتبه اين دنيا را به زيبايي و دلربايي خلق كرده است و همه چيز را زيبا رقم زده است
2- خداوند صاحب هر دو جهان است همان كسي كه نه به شريك و همانند احتياجي دارد و نه نيازمند كسي است
3- خداوندي كه هر موجودي را به گونه اي خلق مي كند و براي همه ي موجودات جفت قرار مي دهد در حالي كه خودش خلق شده نيست و به جفت و همتا هم نيازمند نيست
4- خداوند ، كارگاه آباداني هم چون زمين ساخته است و بارگاهي همانند آسمان را به وجود آورده است .
5- در اين دنيا هر چه كه هست چه زشت و چه زيبا همه مخلوق خداوند است ؛ اما نه ، خداوندي كه خود زيباست ، زشتي خلق نمي كند ، پس هر آنچه خداوند خلق كرده است زيبا ي دلنشين است .
صورتگر زيبا ص 58
1- به راستي كسي نمي داندكه در فصل بهار اين همه زيبايي و دلربايي چگونه و از كجا به وجود مي آيد .
2- وقتي كه از خاك سرد و بي روح و غمناك و تاريك در فصل بهار اين همه گل هاي خوب و زيبا و دلربا بيرون مي آيد ، عقل انسان سرگشته و متعجب مي شود
3- چگونه است كه نمي پرسي اين همه شكل ها و تصاوير زيبا از كجا و چگونه به وجود مي آيند و چرا در جست و جوي آن نيستي كه اين شكل هاي زيبا چگونه پديد مي آيند .
4- رعد و برق آسمان از شوق و اشتياق چه چيزي چنين مستانه مي خندد و ابرهاي آسمان به خاطر دوري و هجران چه كسي چنين گريه مي كنند .
5- بينديش آن نقاش چيره دست كيست كه بدون اينكه از كسي تقليد و الگو برداري كند صور تهاي زيبا و بي نقص در اين دنياي بيكران به وجود مي آورد .( خالق دنيا و موجودات گوناگون آن كيست )
سرمايه ي خوبان ص 65
1- سه مصراع : سعي كن هميشه با ادب باشي زيرا تكليف و وظيفه ي جوانان با ادب بودن است و تفاوت ميان حيوان و انسان هم ادب است راحتي روح بانوان و آنچه باعث آراستگي مردان مي شود ادب است
2- همواره مؤدب باش زيرا ادب دارايي انسان هاي نيك سرشت است و همه جاي كلام خدا هم بر مؤدب بودن تأكيد دارد // مصراع : آيه آيه ... معناي ديگري هم مي تواند داشته باشد : ادب مانند آيه هاي قرآن در همه جا با ارزش و مهم است
3- سه مصرا ع بعدي : هميشه ادب داشته باش تا بتواني از اين طريق در همه جا نفوذ كني ( در دل مردم جاي بگيري ) و در روز قيامت روسفيد و سربلند باشي و مانند حضرت يوسف ( ع ) كه از ميان چاه به پادشاهي رسيد به جايگاهي رفيع برسي
4- سه مصراع بعدي : اگر مي خواهي درهردو دنيا همواره شاد و خرم باشي و همه از سخن تو لذت ببرند و خوشحال شوند و فكر و خيالت از هر گونه غم و غصه راحت باشد ...
5- سه مصراع بعدي : انسان بي ادب از بخشش خداوند بي نصيب مي ماند از روي ناداني و بدبختي خود را به نابودي مي كشاند از حكايات و سخنان و احاديث براي ما روشن شده است كه :
6- سه مصراع بعدي : آنچه آشكار كننده و بيانگر دين اسلام است دانش و ادب است و شرح و توضيح دادن اين مسئله در اين جا به درازا مي كشد . چقدر خوب است كه ابزار سنجش ما ، تجربه و آزمايش باشد . ( تجربه به خوبي ارزش مؤدب بودن را نشان مي دهد .// مصراع آخري از حافظ است مصراع بعدي اين است : .تا سيه روي شود هر كه در او غش باشد
7- بيت محك : بهترين وسيله ي تشخيص كافر و مسلمان هم همين ادب است . ادب نشانگر مسلمان بودن است و سرتاسر قران كريم بر با ادب بودن تأكيد مي كند .
8- سه مصراع آخر : انسان بايد دانش و شناخت و ادب داشته باشد و براي راحتي و شادي روح انسان ادب لازم است گر چه براي به دست آوردن دانش و اگاهي بايد رنج و زحمت و سختي كشيد

پند پدر ص 83
1- از آن جا كه من خواهان خوشبختي و سعادت تو هستم به آنچه مي گويم گوش فرا ده و آن را به ياد بسپار
2-از خواب سحر گاهي دوري كن و در تمام عمر خود سحرخيز باش و زود از خواب برخيز
3-با تمام وجود به مادرت خدمت كن و با او با خوشي و مهرباني رفتار كن
4-به سخنان پدرت گوش فرا بده و مؤدبانه با او رفتار كن
5-هنگامي كه پدرو مادر از تو راضي باشنددر آن صورت خداوند هم از تو راضي و خشنود خواهد بود
6-اگر مؤدب و تميز باشي در آن صورت نزد همگان گرامي و مورد احترام خواهي بود
7-تلاش كن تا هر چه معلم به تو مي گويد با سرعت و به خوبي ياد بگيري
8-مبادا سخن دروغي بگويي هميشه راستگو باش حتي اگر موجب ضرر و زيان تو باشد
9-هر شب هنگام خواب و زماني كه لباس خواب به تن مي پوشي در مورد آنچه به تو گفتم تفكر كن
10- فكر كن كه در آن روز چه مطلب آموزنده اي آموخته اي و چه چيزي به دانش تو افزوده شده است و از اعمال خود چه نتيجه و بهره اي برده اي .
11- روز ي كه در آن كار مفيدي انجام نداده اي جز عمر خود به حساب مياور
آزادگي ؛ ص 93
1- شخص پيري لباس پشمي خشني پوشيده بود و كوله باري از خار را با خود حمل مي كرد .
2- آن پيرمرد باهر قدمي كه برمي داشت خدا را شكر مي كرد
3-اي خدايي كه اين روزگار و آسمان رابرافراشته اي و اي كسي كه آرامش دهنده ي دلهاي غمگين هستي
4-وقتي كه ازسر تا پاي خودرا نگاه مي كنم مي بينم كه همه نوع بزرگواري در حقم كرده اي
5- خوش بختي و سعادت را در مقابل چشمان من قرار داده اي و ارجمندي و بزرگي رامانند تاج بر سر من نهادي
6-من در حدي نيستم كه بتوانم از عهده ي شكرگزاري و سپاس هاي تو برآيم
7-نوجواني در حالي كه اسب غرور را مي راند به پير نزديك شد
8-جوان ستايش پيرمرد را شنيد و به او گفت : اي پير كودن خاموش شو
9-تو خار بر پشت نهاده اي و به سختي راه مي روي ! بخت و اقبال و عزتت كدام است ؟
10-تو عمرت رادرخاركشي به سربرده ي و هنوز تفاوت خواري و سربلندي را نمي داني ( زندگي را تلف كرده اي و بيهوده گذرانده اي)
11- پير گفت چه سربلندي ازاين بهتر كه محتاج به كسي چون تو نيستم
12-كه اي فلاني به من صبحانه يا شام بده و يا نان و آبي كه بخورم
13-خدا را شكر مي گويم كه مرا خوار و ذليل نساخت و به شخصي پستي چون تو گرفتار نكرد
14-با وجود فقر و نداري خداوند به من آزادي و آزادگي بخشيد ( آزادي : در گذشته به معني : شكرگزاري و آسودگي )
ص 101
دو بيت : در اين دنيا خوشحالي و شادماني من ناشي از همان خدايي است كه دنيايي با اين همه زيبايي و خوشي خلق كرده است و عاشق سراسر گيتي هستم چرا كه همه ي دنيا مخلوق خداوند است .
بيت دو : با عشق و علاقه و شيريني زهر را مي نوشم ( هر سختي و رنجي را مي پذيرم ) زيرا معشوق زيبا روي من آن را تعارف مي كند و هر دردي كه از جانب معشوق باشد با دل و جان و با ميل و رغبت تحمل مي كنم و مي پذيرم زيرا درمان همه ي دردها همين معشوق زيبا روي من است . ( سر منشأ همه چيز چه خوب و چه بد خداوند است )
ص 104
ستاره اي در آسمان هستي پديدار شد و در اين دنيا ارجمند گرديد و براي دل هاي پريشان يار و همدم شد . رسول اكرم ( ص ) به عنوان برگزيده ترين انسان پا به هستي نهاد .( اين بيت در مورد رسول اكرم ( ص ) است .)
ص 112 ؛ دوبيت
اي هد هد : اي باد صبا تو را به عنوان پيك به سرزمين سبا ( به عنوان پيك حضرت سليمان ) مي فرستم ببين كه چه قدر و ارزشي به تو داده ام و تو را به كجا مي فرستم / باد صبا نماد پيغام رساني بين عاشق و معشوق است )
بيت 2- پرنده اي چون تو ( انسان ) حيف است كه در اين ماتمكده ي خاكي ( زمين / دنيا ) باشد بنابراين تو را به سمت سرمنشأ عشق و وفاداري مي فرستم ( جايگاه خاكي را به سوي جايگاه ابدي و معنوي ترك كن )
ص 122 ؛ خوشا مرز ايران
1- چه خوش است سرزمين ايران كه مرزهايش نسيم خوش عطر و عنبرين دارد و خاكش همچون طلا و نقره ارزشمند است
2- آب و هواي ايران با طبع انسان سازگار است و سرزميني پر از شادي و خوشحالي است
3- ايران همچون بهشت پر از نقش و نگار و زيبايي است و در حالي كه در قسمتي از آن فصل زمستان و سرماست در بخش ديگري بهاراست و سرسبزي و خرمي
4- اگر از استان فارس بگويم آنجا همچون بهشتي زيباست و حدود آن دلنشين و دلرباست
5- در سمت ديگر ايران ، اهواز قرار دارد كه طبيعت آن همانند بهشت ، سرسبزي و شادي و شاد كامي است
6- اگر در باره ي كرمان شعر بگويم بسيار بجا و شايسته است ؛ زيرا آب و هواي آنجا همانند هندوستان است
7- در نظر يك انسان شكوهمند و سربلند رود هيرمند مثل رود نيل است كه در سيستان جاري است .
8- خراسان به سبب وجود حرم حضرت رضا ( ع ) در آن ، از صحراي ختن چين هم خوش بو تر است و خاك آن سامان همانند مشك خوش عطر است .
9- اصفهان شهري است كه در دنيا نظير ندارد و هر كس اين حقيقت را نداند بي شك فردي بي عقل و نادان است .
10- سرزمين اراك زيبا ترين شهر جهان است كه تمام خاك آن پراكنده كننده ي عطر خوش و مشك است .
11- از زمان پادشاهي چون جمشيد و كاووس ( از عهد باستان ) سرزميني به خوبي شهر ري وجود نداشته است و ندارد
12- آذربايجان مانند جواهر گرانبهاست كه از تمدن هاي روم و شام كه از گذشته معروف بوده اند نيز برتر و بهتر است
13- اگر قدم بر رشت و مازندران بگذري همه جا را پر از سرسبزي و خرمي مي بيني
14- همه ي بوستان هايش پر از گل و شكوفه است و باغ هايش پر از گلهاي لاله و سنبل است
ص 136 ؛ وطن ما :
1- ميهن براي ما همانند مادرمان است و ما بايد از مادر خود نگهداري كنيم
2- خدا را شكر و سپاس كه از همان كودكي درس وطن دوستي مي خوانيم
3- از آن جا كه وطن دوستي نشانه ي ايمان و اعتقاد است قطعاً ما انسان هاي با ايماني هستيم
4- اگر دشمن به وطن ما دست درازي كند با دل و جان و با تمام وجود به پاسداري از آن بر مي خيزيم و در راه وطن جان مي بازيم .
ص 141 : فصل هشتم : ماه روشني اش : ماه نور و روشني خويش را به تمام آسمان مي بخشد و تاريكي ها و لكه هاي سياه را در خودش نگه مي دارد . مقصود شاعر اين است كه مانند ماه باشيم كه خوبي و روشني و نيكي را به ديگران مي دهد و در عوض پليدي ها و زشتي ها را در درون خود نگه مي دارد و آشكار نمي سازد
پرنده ي آزادي ص 142
محمد مانند پرنده اي كوچكي از ترس گلوله باران در آغوش پدرش خزيده است . پدر جان ، مرا پنهان كن كه من در برابر توفان گلوله ناتوانم ( مقصود از دوزخ آسمان : باران گلوله ي دشمن و مقصود از تيرگي : ظلم و ستم است .) محمد فرشته ي كوچكي است كه در برابر تير رس شكارچي بي رحمي قرار دارد . چهره اش مثل خورشيد تابناك و قلبش مثل سيب قرمز است . اما شكارچي ممكن است به جاي كشتن او پيش خود تصور كند : حالا او را رها مي كنم و سال ها بعد زماني كه در برابر من سركشي كرد و اطاعت نكرد آن گاه او را مي كشم . او در سايه ي خود تنهاست : او در سرزمين و وطن خود تنهاست و فرياد رسي ندارد . اما محمد از تيره ي پيامبر خدا ( ص ) و مسلمان است . پس به جرمي مسلماني كشته مي شود و به بهشت مي رود ( اشاره به مسلمان بودن فلسطيني ها و اين كه فلسطين سرزمين وحي و محل ظهور پيامبران بوده است .)

زندگي حضرت فاطمه 0